ماده ۱۰۷۶ قانون مدنی
ماده ۱۰۷۶ قانون مدنی: مدت نکاح منقطع باید کاملاً معین شود.
توضیح واژگان
«ازدواج موقت»، یعنی انعقاد عقد زناشویی برای مدتی معین،[۱]«شبه اجاره» نیز به معنای نکاح موقت می باشد.[۲]
فلسفه و مبانی نظری ماده
مدت نکاح منقطع، باید کاملاً معین شود؛ زیرا در متعه، برخلاف نکاح دائم، غایت زوجین، تشکیل بنیاد خانواده نبوده؛ و طرفین، باید وضعیت حقوقی خود را شناخته؛ و بدانند که در ازای چه مدت تمتع جنسی از زوجه، به وی مهریه تعلق میگیرد.[۳]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
چنانچه در متعه، مدت ذکر نگردیده؛ و منظور طرفین هم، نکاح دائم نباشد؛ چنین عقدی باطل است.[۴][۵] به عبارت دیگر چنانچه در متعه، مدت ذکر نگردیده؛ یا مدت نکاح منقطع، بهطور کامل و دقیق، معین نباشد؛ و منظور طرفین هم، نکاح دائم نباشد؛ چنین عقدی باطل است، اما چنانچه نوع نکاح، مبهم باشد؛ عقد مزبور، حمل بر دائم میشود.[۶]
به نظر برخی از حقوقدانان، چنانچه مدت متعه، منفصل از عقد قرار گیرد؛ یعنی صیغه نکاح جاری گردیده؛ ولی آغاز مدت آن، موکول به زمانی در آینده باشد؛ چنین نکاحی، منجز بوده؛ و برحسب انشاء، موکول به زمانی در آینده نیست؛ تا بتوان آن را، باطل دانست،[۷] و به عقیده برخی دیگر از حقوقدانان، مدت نکاح، باید متصل به زمان اجرای صیغه باشد؛ و به نظر میرسد که این نظر، صحیح است.[۸][۹]
نکات توضیحی
به نظر برخی از حقوقدانان، عدم تعیین مدت در متعه، دلالت بر دائمی بودن نکاح دارد.[۱۰][۱۱]
مطالعات فقهی
سوابق فقهی
چنانچه در متعه، مدت ذکر گردیده؛ اما تاریخ آغاز آن، مشخص نگردیده باشد؛ در این صورت مدت، متصل به اجرای صیغه است؛ زیرا مقتضای نکاح موقت هم همین است.[۱۲]
جاری شدن نکاح به صورت عمری، دلالت بر دائمی بودن آن داشته؛ هرچند منظور یکی از طرفین، ازدواج غیردائم بوده؛ و وی به حکم عمری، جاهل بوده باشد؛ و البته، احتیاط، تجدید عقد، یا طلاق زوجه است.[۱۳]
رویههای قضایی
- به موجب دادنامه شماره ۵۰۹/۳۰ مورخه ۱۳۷۳/۳/۳ دیوان عالی کشور، مدت نکاح منقطع، باید کاملاً معین شود؛ حتی اگر این مدت، ۹۰ سال باشد.[۱۴]
- به موجب دادنامه شماره ۴۰۴/۳۰ مورخه ۱۳۷۳/۵/۲۴ دیوان عالی کشور، اصل بر دائمی بودن ازدواج است؛ مگر اینکه تعیین مدت برای عقد، محرز گردد.[۱۵]
مقالات مرتبط
منابع
- ↑ گزیدهای از پایاننامههای علمی در زمینه حقوق جزای اختصاصی (جلد اول). چاپ 1. جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 655576
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول). چاپ 1. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 83348
- ↑ شیرین عبادی. حقوق زن در قوانین ایران. چاپ 2. گنچ دانش، 1385. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1275284
- ↑ ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 677204
- ↑ مرتضی یوسف زاده. حقوق مدنی (جلد اول و دوم) (اشخاص، اموال و مالکیت). چاپ 1. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1278788
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 112648
- ↑ علیرضا باریکلو. مسئولیت مدنی. چاپ 3. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 880120
- ↑ علیرضا باریکلو. مسئولیت مدنی. چاپ 3. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 880120
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. ضمان عقدی در حقوق مدنی. چاپ 1. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 35172
- ↑ آیت اله سیدروح اله خمینی. ره توشه قضایی (بیش از یک هزار استفتاء قضایی از محضر حضرت امام خمینی (ره)). چاپ 1. قضا، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 35032
- ↑ احمدعلی حمیتی واقف. حقوق مدنی (جلد پنجم) - (خانواده). چاپ 1. دانش نگار، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2244616
- ↑ علیرضا باریکلو. مسئولیت مدنی. چاپ 3. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 880120
- ↑ سیدجلال الدین مدنی. حقوق مدنی (جلد چهارم) (عقد بیع، عقد معاوضه، بیع شرط، بیع سلم، بیع فضولی، حق شفعه). چاپ 1. پایدار، 1385. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 29828
- ↑ یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه دیوانعالی کشور (جلد اول) (حقوق خانواده). چاپ 4. فردوسی، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5643648
- ↑ یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه دیوانعالی کشور (جلد اول) (حقوق خانواده). چاپ 4. فردوسی، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 135320