ماده ۸۳۸ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (Nasim صفحهٔ ماده 838 قانون مدنی را به ماده ۸۳۸ قانون مدنی منتقل کرد)
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
موصی می‌تواند از وصیت خود رجوع کند.
'''ماده ۸۳۸ قانون مدنی''': [[موصی]] می‌تواند از [[وصیت]] خود [[رجوع از وصیت|رجوع]] کند.
*{{زیتونی|[[ماده ۸۳۷ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۸۳۹ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
از آنجایی که هدف از تأسیس نهاد وصیت، احترام به آخرین اراده موصی، و تحقق خواسته‌های انسان‌ها پس از وفات آنها است؛ نه وسیله ای برای کسب ثروت و [[مال]] اندوزی دیگران، لذا باید رجوع را، از اوصاف ذاتی و تخلف ناپذیر وصیت دانست و در [[رویه قضایی]] مورد حمایت قرار داد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2781076|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref> رجوع موصی از وصیت در دوران حیات خود، حتی در صورت [[قبول]] [[موصی له]] و [[وصی]]، جایز است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (اموال و مالکیت، عقود و معامات و الزامات، ضمان قهری، عقود معین، اخذ به شفعه و وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1380|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=246936|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref>


== توضیح واژگان ==
رجوع از وصیت نیز قابل عدول است؛ یعنی موصی می‌تواند دوباره خود را، پایبند به مفاد وصیتی اعلام کند که روزی، از آن رجوع نموده بود، اما در مورد ماهیت عدول از رجوع، ممکن است فرض شود موصی با عدول از رجوع، قصد اعتبار بخشیدن به وصیت سابق را داشته؛ و اعاده به وضع پیشین، نیاز به [[انشاء|انشای]] وصیت جدید ندارد؛ چنین استدلالی قابل انتقاد به نظر می‌رسد؛ چرا که با رجوع موصی، [[ایجاب]] وی، اعتبار خود را از دست داده؛ و نمی‌توان به امر معدوم و فاقد اثر، موجودیت دوباره بخشید؛ و به ناچار، باید وصیت جدیدی را انشاء نماید، با همه این تفاسیر، در فرضی که موصی، با انعقاد وصیت دیگری، به‌طور ضمنی از وصیت سابق خود رجوع می‌نماید؛ با بی‌اعتبار اعلام نمودن وصیت دوم، اقدام به اعاده اعتبار برای وصیت پیشین خود، نموده و در نتیجه، دیگر نیازی به انشای وصیت جدید ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2781144|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref>
وصیت را، به معنای وصل و الحاق دانسته اند؛ به عبارتی موصی با وصیت، تصرفات زمان حیات خود در اموالش را، به تصرفات پس از وفات خویش وصل می کند. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=موازین حقوقی امور حسبی در آرای دیوانعالی کشور (جلد دوم) (وصیت، حصر وراثت، ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2643544|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=1}}</ref> و تملیک عین یا منفعت مال به دیگری، پس از مرگ مالک را وصیت گویند. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیات الاحکام|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4013044|صفحه=|نام۱=کاظم|نام خانوادگی۱=مدیرشانه چی|چاپ=9}}</ref> و وصیت، عبارت است از ایقاعی قهری، که به موجب آن، وصی حق دارد تصرفاتی تحت عنوان موصی به را، در مال موضوع وصیت انجام دهد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اساس در قوانین مدنی (المدونه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1444704|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
در بسیاری از موارد، بین مسائل مطروحه در مورد [[وصیت عهدی|وصایای عهدی]] و [[وصیت تملیکی|تملیکی]]، تشابه وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=300720|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref>
از آنجایی که هدف از تأسیس نهاد وصیت، احترام به آخرین اراده موصی، و تحقق خواسته های انسان ها پس از وفات آنها است؛ نه وسیله ای برای کسب ثروت و مال اندوزی دیگران، لذا باید رجوع را، از اوصاف ذاتی و تخلف ناپذیر وصیت دانست؛ و در رویه قضایی مورد حمایت قرار داد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2781076|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref>


رجوع موصی از وصیت در دوران حیات خود، حتی درصورت قبول موصی له و وصی، جایز است. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (اموال و مالکیت، عقود و معامات و الزامات، ضمان قهری، عقود معین، اخذ به شفعه و وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1380|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=246936|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref>
گفتنی است [[تنفیذ وصیت]] مازاد بر ثلث، توسط ورثه موصی در دوران حیات او، مانع حق رجوع او از وصیت نمی‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=300436|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref>


رجوع از وصیت قابل عدول است؛ یعنی موصی می تواند دوباره خود را، پایبند به مفاد وصیتی اعلام کند که روزی، از آن رجوع نموده بود. اما درمورد ماهیت عدول از رجوع، ممکن است فرض شود موصی با عدول از رجوع، قصد اعتبار بخشیدن به وصیت سابق را داشته؛ و اعاده به وضع پیشین، نیاز به انشای وصیت جدید ندارد؛ چنین استدلالی قابل انتقاد به نظر می رسد؛ چراکه با رجوع موصی، ایجاب وی، اعتبار خود را ازدست داده؛ و نمی توان به امر معدوم و فاقد اثر، موجودیت دوباره بخشید؛ و به ناچار، باید وصیت جدیدی را انشاء نماید. با همه این تفاسیر، درفرضی که موصی، با انعقاد وصیت دیگری، به طور ضمنی از وصیت سابق خود رجوع می نماید؛ با بی اعتبار اعلام نمودن وصیت دوم، اقدام به اعاده اعتبار برای وصیت پیشین خود، نموده و درنتیجه، دیگر نیازی به انشای وصیت جدید ندارد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2781144|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref>
== مصادیق و نمونه‌ها ==


در بسیاری از موارد، بین مسائل مطروحه درمورد وصایای عهدی و تملیکی، تشابه وجود دارد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=300720|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref>
* تحویل مال مورد وصیت به [[مرتهن]]، به معنای رجوع موصی از وصیت است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3565720|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=2}}</ref>


تنفیذ وصیت مازاد بر ثلث، توسط ورثه موصی در دوران حیات او، مانع حق رجوع او از وصیت نمی شود. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=300436|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref>
* ایجاب موصی جهت [[بیع|فروش]] [[موصی به]]، و نیز [[وکیل]] نمودن دیگری برای فروش آن را، نمی‌توان به رجوع موصی از وصیت خویش، تعبیر نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3565720|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=2}}</ref>


== مصادیق و نمونه ها ==
== مقالات مرتبط ==
تحویل مال مورد وصیت به مرتهن، به معنای رجوع موصی از وصیت است. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3565720|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=2}}</ref>


ایجاب موصی جهت فروش موصی به، و نیز وکیل نمودن دیگری برای فروش آن را، نمی توان به رجوع موصی از وصیت خویش، تعبیر نمود. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3565720|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=2}}</ref>
* [[بازگشت از ایجاب در حقوق ایران و کنوانسیون بیع بین المللی کالا]]
* [[مطالعۀ تطبیقی اعتبار وصیت الکترونیکی در حقوق آمریکا و ایران]]


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
*
*
{{مواد قانون مدنی}}
[[رده:مواد قانون مدنی]]
[[رده:اموال]]
[[رده:وصیت و ارث]]
[[رده:وصیت]]
[[رده:موصی]]
[[رده:رجوع از وصیت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۲۹

ماده ۸۳۸ قانون مدنی: موصی می‌تواند از وصیت خود رجوع کند.

نکات توضیحی تفسیری دکترین

از آنجایی که هدف از تأسیس نهاد وصیت، احترام به آخرین اراده موصی، و تحقق خواسته‌های انسان‌ها پس از وفات آنها است؛ نه وسیله ای برای کسب ثروت و مال اندوزی دیگران، لذا باید رجوع را، از اوصاف ذاتی و تخلف ناپذیر وصیت دانست و در رویه قضایی مورد حمایت قرار داد.[۱] رجوع موصی از وصیت در دوران حیات خود، حتی در صورت قبول موصی له و وصی، جایز است.[۲]

رجوع از وصیت نیز قابل عدول است؛ یعنی موصی می‌تواند دوباره خود را، پایبند به مفاد وصیتی اعلام کند که روزی، از آن رجوع نموده بود، اما در مورد ماهیت عدول از رجوع، ممکن است فرض شود موصی با عدول از رجوع، قصد اعتبار بخشیدن به وصیت سابق را داشته؛ و اعاده به وضع پیشین، نیاز به انشای وصیت جدید ندارد؛ چنین استدلالی قابل انتقاد به نظر می‌رسد؛ چرا که با رجوع موصی، ایجاب وی، اعتبار خود را از دست داده؛ و نمی‌توان به امر معدوم و فاقد اثر، موجودیت دوباره بخشید؛ و به ناچار، باید وصیت جدیدی را انشاء نماید، با همه این تفاسیر، در فرضی که موصی، با انعقاد وصیت دیگری، به‌طور ضمنی از وصیت سابق خود رجوع می‌نماید؛ با بی‌اعتبار اعلام نمودن وصیت دوم، اقدام به اعاده اعتبار برای وصیت پیشین خود، نموده و در نتیجه، دیگر نیازی به انشای وصیت جدید ندارد.[۳]

در بسیاری از موارد، بین مسائل مطروحه در مورد وصایای عهدی و تملیکی، تشابه وجود دارد.[۴]

گفتنی است تنفیذ وصیت مازاد بر ثلث، توسط ورثه موصی در دوران حیات او، مانع حق رجوع او از وصیت نمی‌شود.[۵]

مصادیق و نمونه‌ها

  • تحویل مال مورد وصیت به مرتهن، به معنای رجوع موصی از وصیت است.[۶]
  • ایجاب موصی جهت فروش موصی به، و نیز وکیل نمودن دیگری برای فروش آن را، نمی‌توان به رجوع موصی از وصیت خویش، تعبیر نمود.[۷]

مقالات مرتبط

منابع

  1. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2781076
  2. محمد بروجردی عبده. حقوق مدنی (اموال و مالکیت، عقود و معامات و الزامات، ضمان قهری، عقود معین، اخذ به شفعه و وصیت). چاپ 1. گنج دانش، 1380.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 246936
  3. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2781144
  4. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 300720
  5. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 300436
  6. عباس زراعت و حمید مسجدسرایی. متون فقه (جلد سوم). چاپ 2. خط سوم، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3565720
  7. عباس زراعت و حمید مسجدسرایی. متون فقه (جلد سوم). چاپ 2. خط سوم، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3565720