ماده ۱۲۴۰ قانون مدنی
ماده ۱۲۴۰ قانون مدنی: قیم نمیتواند به سمت قیمومت از طرف مولیعلیه با خود معامله کند اعم از این که مال مولیعلیه را به خود منتقل کند یا مال خود را به او انتقال دهد.
مواد مرتبط
توضیح واژگان
منظور از «قیم» در ماده ۱۲۴۰ قانون مدنی، کسی است که به سفارش دادستان، برای حمایت از محجور، و نگهداری از او و اداره اموال وی، تعیین میگردد.[۱] منظور از «قیمومت» نیز، سمتی است که قیم، بر عهده دارد.[۲]
نکات تفسیری دکترین ماده 1240 قانون مدنی
معامله با خود توسط قیم، اعم از بیع و صلح، منع شده[۳] و چنین معامله ای غیرنافذ است،[۴] البته تملیک بلاعوض به محجور، از شمول این حکم و مفاد ماده ۱۲۴۰ قانون مدنی خارج است؛ بهطور مثال، قیم میتواند مال خود را به مولی علیه خویش، هبه یا صلح بلاعوض نماید؛ زیرا چنین اعمالی، بهطور اساسی، از منظر حقوق، معامله محسوب نمیگردد؛ و در نتیجه، وقوع آنها، نیازی به اذن دادستان هم ندارد.[۵]
نکات توضیحی ماده 1240 قانون مدنی
قیم، در کلیه عقود تملیکی و عهدی، از معامله با خود ممنوع است.[۶]
سوابق و مستندات فقهی
سوابق و مستندات فقهی
نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 1240 قانون مدنی
محتوای مندرج در این قسمت توسط هوش مصنوعی تولید شده است. |
- قیم نمیتواند به نمایندگی از مولیعلیه با خود معامله کند.
- انتقال مال مولیعلیه به قیم ممنوع است.
- انتقال مال قیم به مولیعلیه نیز ممنوع است.
- ممنوعیت شامل هر نوع معامله است، فرقی نمیکند مال منتقل شده متعلق به قیم یا مولیعلیه باشد.
رویه های قضایی
- به موجب نظریه مشورتی شماره ۱۱۸۰–۱۲/۴۳ مورخه ۱۳۴۳/۱۰/۲۳ اداره حقوقی دادگستری، تملیک یا صلح بلاعوض مال یا سهم الارث قیم به مولی علیه خود، اشکالی ندارد.[۸]
مذاکرات تصویب
یکی از نمایندگان مجلس، با ممنوعیت انتقال مال از سوی قیم به مولی علیه، مخالف بود؛ وزیر عدلیه، در پاسخ به انتقاد وی، بیان نمود که صلح بلاعوض به محجور، اشکالی ندارد.[۹]
مصادیق و نمونه ها
- قیم، حق ندارد مال خود را، به محجور قرض داده؛ و در مقابل، مال او را، به رهن خویش درآورد، اگر نیازی به چنین کاری بود؛ باید مال شخص دیگری را، برای مولی علیه خود، قرض نماید.[۱۰]
مقالات مرتبط
- تحول مبنای مسئولیت اشخاص فاقد تمییز و تأثیر آن بر قواعد عمومی مسئولیت مدنی در حقوق فرانسه و ایران
- اصل آزادی انتقال قرارداد
- درآمدی بر بازشناسی وکالت مطلق
منابع
- ↑ محمدحسین ساکت. حقوق مدنی (جلد اول) (شخصیت و اهلیت در حقوق مدنی). چاپ 1. جنگل، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1270836
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 339360
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 213584
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قراردادها، انعقاد و اعتبار قرارداد). چاپ 5. شرکت سهامی انتشار، 1379. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3037156
- ↑ شیرین عبادی. حقوق کودک (جلد اول) (نگاهی به مسائل حقوقی کودکان در ایران). چاپ -. روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران، 1352. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1103728
- ↑ سعید خردمندی. وکالت در حقوق تجارت و تطبیق آن با فقه. چاپ 1. بوستان کتاب، 1382. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4850372
- ↑ احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و محمدحسین (ترجمه) مهوری. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد بیست و دوم) (مکاسب محرمه، معاملات و عقد بیع (1). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2562872
- ↑ مجموعه قوانین و مقررات خانواده (آرای وحدت رویه و اصراری دیوانعالی کشور، آرای هیئت عمومی دیوان عدالت اداری، آییننامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران، مقررات احوال شخصیه مسیحیان پروتستان ایران و…). چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1259308
- ↑ احمدرضا نائینی. مشروح مذاکرات قانون مدنی. چاپ 1. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 223272
- ↑ محمد امینیان مدرس. مفقودان و ایثارگران از دیدگاه حقوقی و قوانین حمایتی. چاپ 1. آستان قدس رضوی، 1380. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 73912