ماده ۷۶۰ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(متن اصلی)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۰ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
صلح، عقد لازم است اگر چه در مقام عقود جائزه واقع شده باشد و بر هم نمی‌خورد مگر در موارد فسخ به خیار یا اقاله.
'''ماده ۷۶۰ قانون مدنی''': [[صلح]]، [[عقد لازم]] است اگر چه در مقام [[عقد جایز|عقود جائزه]] واقع شده باشد و برهم نمی‌خورد مگر در موارد [[فسخ]] به [[خیار]] یا [[اقاله]].
* {{زیتونی|[[ماده ۷۵۹ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۷۶۱ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}


== نکات توضیحی و تفسیری دکترین ==
== مواد مرتبط ==
عقد صلح یکی از عقود لازم است حتی اگر در مقام عقود جایز منعقد شده باشد ( مانند صلح بلاعوض در موقعیت هبه ) 63952/ و طرفین می توانند طبق مقررات مربوط به اقاله آن را با تراضی تفاسخ نمایند چرا که افراد در اداره امور مالی خود دارای ازادی اراده هستند و محدود نمودن آزادی آنان جز در مواردی که مصالح اجتماعی اقتضا نماید ممکن نیست .399048/ در قانون مدنی اقاله و اشتراط خیار در جمیع انواع عقد صلح به طور مسلم پذیرفته شده است خواه صلح در مقام تنازع باشد یا در مقام معامله  ، خواه تسامحی باشد و خواه تغابنی.384847/ همچنین خیار مادام الاعمر در برخی عقود مانند عقد بیع باطل است اما در عقد صلح صحیح می باشد.135432/


== سوابق و مستندات فقهی ==
* [[ماده ۱۸۵ قانون آیین دادرسی مدنی]]
عقد صلح می تواند در مقام عقود لازم و جایز واقع شود . این امر دلیلی بر نامعین بودن عقد صلح می باشد . ممکن است این توهم ایجاد شود که لازم بودن عقد صلح موجب تحدید و معین شدن آثار این عقد دارد ؛ این توهم صحیح نیست چرا که بدیهی است که لزوم عقد صلح از اصل لزوم استنباط می شود - همچنان که عقود نامعین به طور کلی لازم تلقی می شوند – نه آنکه دلیل خاصی بر لزوم آن وجود داشته باشت ، بنابراین صلح از این جهت شبیه قاعده عمومی قرارداد هاست.288872/


== رویه قضایی ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
رای شعبه 23 دیوان عالی کشور با این مظمون صادر شده است که صلح عقدی است لازم که وقوع آن ملازمه ای با ایجاب و قبول طرفین دارد.1386897/
عقد صلح یکی از عقود لازم است حتی اگر در مقام عقود جایز منعقد شده باشد (مانند [[صلح بلاعوض]] در موقعیت [[هبه]])<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (1) (بیع، معاوضه، اجاره، جعاله، قرض، صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=255864|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=3}}</ref> و طرفین می‌توانند طبق مقررات مربوط به اقاله آن را با [[تراضی]] تفاسخ نمایند، چرا که افراد در اداره امور مالی خود، دارای آزادی اراده هستند و محدود نمودن آزادی آنان جز در مواردی که مصالح اجتماعی اقتضا نماید، ممکن نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار، وکالت …)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1596248|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=12}}</ref> در [[قانون مدنی ایران|قانون مدنی]] اقاله و [[شرط|اشتراط]] خیار در جمیع انواع عقد صلح به‌طور مسلم پذیرفته شده‌است، خواه صلح در مقام تنازع باشد یا در مقام [[معامله]]، خواه [[عقد مسامحه ای|تسامحی]] باشد و خواه [[عقد مغابنه ای|تغابنی]].<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نظریه عمومی شروط و التزامات در حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1539444|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=1}}</ref> همچنین خیار مادام العمر در برخی [[عقد|عقود]] مانند عقد بیع باطل است، اما در عقد صلح صحیح می‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (رهن و صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=541784|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>


رای شعبه 18 دیوانعالی کشور با این مظمون صادر شده است که عقد صلح عقدی است لازم و بر هم نمی خورد مگر در موارد فسخ خیار یا اقاله.45659/
== مطالعات فقهی ==


== مصادیق و نمونه ها ==
=== سوابق فقهی ===
ممکن است عقد صلح در قبال عقد جایزی منعقد می شود مانند آنکه زمینی را از صاحب آن برای زراعت عاریه می کند و در مقابل باغچه خود را به او صلح می نماید ، در اینجا عاریه از هقود جایز است که با فسخ آن توسط عاریه دهتده صلح مه عقدی لازم است به این دلیل از بین نمی رود.51163/
عقد صلح می‌تواند در مقام عقود لازم و جایز واقع شود، این امر دلیلی بر [[عقد نامعین|نامعین]] بودن عقد صلح می‌باشد، ممکن است این توهم ایجاد شود که لازم بودن عقد صلح موجب تحدید و معین شدن آثار این عقد می شود؛ اما این توهم صحیح نیست، چرا که بدیهی است که لزوم عقد صلح از [[اصل لزوم قراردادها|اصل لزوم]] استنباط می‌شود - همچنان که عقود نامعین به‌طور کلی لازم تلقی می‌شوند – نه آنکه دلیل خاصی بر لزوم آن وجود داشته باشد، بنابراین صلح از این جهت شبیه [[قواعد عمومی قراردادها|قاعده عمومی قرارداد]]<nowiki/>هاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه و حقوق تطبیقی (مجموعه مقاله)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1155544|صفحه=|نام۱=گروهی از مؤلفان|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref>


صلح در مقام عقود جایز نیز ممکن است مانند آنکه انتفاع از مالی را مجانا ( عاریه ) در قالب صلح به دیگری اجازه دهد که این عقد برای طرفین لازم است .399044/
== رویه‌های قضایی ==
 
* [[حکم|رای]] شعبه ۲۳ [[دیوان عالی کشور]] با این مضمون صادر شده‌است که صلح عقدی است لازم که وقوع آن ملازمه ای با [[ایجاب]] و [[قبول]] طرفین دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آرای دیوانعالی کشور در امور حقوقی (جلد دوم) (بیع، اجاره، شرکت، ودیعه، وکالت، صلح، رهن، هبه و اخذ به شفعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=بازگیر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5547644|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref>
 
* رای شعبه ۱۸ دیوان عالی کشور با این مضمون صادر شده‌است که عقد صلح عقدی است لازم و بر هم نمی‌خورد مگر در موارد فسخ خیار یا اقاله.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (صلح و اجاره و احکام راجع به آنها)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=فردوسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=182692|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref>
 
* [[نظریه شماره 7/99/1469 مورخ 1399/10/23 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره مقصود مقنن از مصالحه میان جانی و مجنی علیه یا اولیای دم]]
* [[رای دادگاه درباره اثر بازداشت ملک بر دعوی الزام به تنظیم سند اجاره و انتقال سرقفلی (دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۲۲۱۶۰۰۷۷۵)]]
 
== مصادیق و نمونه‌ها ==
* ممکن است عقد صلح در قبال عقد جایزی منعقد شود مانند آنکه زمینی را از صاحب آن برای [[زراعت]] [[عاریه]] می‌کند و در مقابل باغچه خود را به او صلح می‌نماید، در اینجا عاریه از عقود جایز است که با فسخ آن توسط [[معیر|عاریه دهنده]]، صلح که عقدی لازم است به این دلیل از بین نمی‌رود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=204708|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref>
* صلح در مقام عقود جایز ممکن است مانند آنکه انتفاع از [[مال|مالی]] را مجانا (عاریه)، در قالب صلح به دیگری [[اذن|اجازه]] دهد که این عقد برای طرفین لازم است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار، وکالت …)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1596232|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=12}}</ref>
 
== مقالات مرتبط ==
 
* [[تعیین مورد معامله]]
* [[تأملی در نسبت عقود غیرمعیّن و عقد صلح]]
 
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{مواد قانون مدنی}}
 
[[رده:مواد قانون مدنی]]
[[رده:اموال]]
[[رده:عقود-معین]]
[[رده:صلح]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۱۲

ماده ۷۶۰ قانون مدنی: صلح، عقد لازم است اگر چه در مقام عقود جائزه واقع شده باشد و برهم نمی‌خورد مگر در موارد فسخ به خیار یا اقاله.

مواد مرتبط

نکات توضیحی تفسیری دکترین

عقد صلح یکی از عقود لازم است حتی اگر در مقام عقود جایز منعقد شده باشد (مانند صلح بلاعوض در موقعیت هبه)[۱] و طرفین می‌توانند طبق مقررات مربوط به اقاله آن را با تراضی تفاسخ نمایند، چرا که افراد در اداره امور مالی خود، دارای آزادی اراده هستند و محدود نمودن آزادی آنان جز در مواردی که مصالح اجتماعی اقتضا نماید، ممکن نیست.[۲] در قانون مدنی اقاله و اشتراط خیار در جمیع انواع عقد صلح به‌طور مسلم پذیرفته شده‌است، خواه صلح در مقام تنازع باشد یا در مقام معامله، خواه تسامحی باشد و خواه تغابنی.[۳] همچنین خیار مادام العمر در برخی عقود مانند عقد بیع باطل است، اما در عقد صلح صحیح می‌باشد.[۴]

مطالعات فقهی

سوابق فقهی

عقد صلح می‌تواند در مقام عقود لازم و جایز واقع شود، این امر دلیلی بر نامعین بودن عقد صلح می‌باشد، ممکن است این توهم ایجاد شود که لازم بودن عقد صلح موجب تحدید و معین شدن آثار این عقد می شود؛ اما این توهم صحیح نیست، چرا که بدیهی است که لزوم عقد صلح از اصل لزوم استنباط می‌شود - همچنان که عقود نامعین به‌طور کلی لازم تلقی می‌شوند – نه آنکه دلیل خاصی بر لزوم آن وجود داشته باشد، بنابراین صلح از این جهت شبیه قاعده عمومی قراردادهاست.[۵]

رویه‌های قضایی

  • رای شعبه ۱۸ دیوان عالی کشور با این مضمون صادر شده‌است که عقد صلح عقدی است لازم و بر هم نمی‌خورد مگر در موارد فسخ خیار یا اقاله.[۷]

مصادیق و نمونه‌ها

  • ممکن است عقد صلح در قبال عقد جایزی منعقد شود مانند آنکه زمینی را از صاحب آن برای زراعت عاریه می‌کند و در مقابل باغچه خود را به او صلح می‌نماید، در اینجا عاریه از عقود جایز است که با فسخ آن توسط عاریه دهنده، صلح که عقدی لازم است به این دلیل از بین نمی‌رود.[۸]
  • صلح در مقام عقود جایز ممکن است مانند آنکه انتفاع از مالی را مجانا (عاریه)، در قالب صلح به دیگری اجازه دهد که این عقد برای طرفین لازم است.[۹]

مقالات مرتبط

منابع

  1. مهدی شهیدی. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (1) (بیع، معاوضه، اجاره، جعاله، قرض، صلح). چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 255864
  2. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار، وکالت …). چاپ 12. اسلامیه، 1375.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1596248
  3. سیدمصطفی محقق داماد. نظریه عمومی شروط و التزامات در حقوق اسلامی. چاپ 1. مرکز نشر علوم اسلامی، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1539444
  4. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (رهن و صلح). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 541784
  5. فقه و حقوق تطبیقی (مجموعه مقاله). چاپ 2. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1155544
  6. یداله بازگیر. آرای دیوانعالی کشور در امور حقوقی (جلد دوم) (بیع، اجاره، شرکت، ودیعه، وکالت، صلح، رهن، هبه و اخذ به شفعه). چاپ 2. بازگیر، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5547644
  7. یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (صلح و اجاره و احکام راجع به آنها). چاپ 2. فردوسی، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 182692
  8. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 204708
  9. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار، وکالت …). چاپ 12. اسلامیه، 1375.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1596232