ماده ۲۶ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(متن اصلی)
 
 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۰ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
اموال دولتی که معد است برای مصالح یا انتفاعات عمومی، مثل استحکامات و قلاع و خندق‌ها و خاکریزهای نظامی و قورخانه و اسلحه و ذخیره و سفاین جنگی و همچنین اثاثیه و ابنیه و عمارات دولتی و سیم‌های تلگرافی دولتی و موزه‌ها و کتابخانه‌های عمومی و آثار تاریخی و امثال آن‌ها و بالجمله آن چه که از اموال منقوله و غیرمنقوله که دولت به عنوان مصالح عمومی و منافع ملی در تحت تصرف دارد، قابل تملک خصوصی نیست و همچنین است اموالی که موافق مصالح عمومی به ایالت یا ولایت یا ناحیه یا شهری اختصاص یافته باشد.
'''ماده ۲۶ قانون مدنی''': [[اموال دولتی]] که معد است برای مصالح یا انتفاعات عمومی، مثل استحکامات و قلاع و خندق‌ها و خاکریزهای نظامی و [[قورخانه]] و [[اسلحه]] و ذخیره و سفاین جنگی و همچنین اثاثیه و ابنیه و عمارات دولتی و سیم‌های تلگرافی دولتی و موزه‌ها و کتابخانه‌های عمومی و آثار تاریخی و امثال آن‌ها و بالجمله آنچه که از [[مال منقول|اموال منقوله]] و [[مال غیرمنقول|غیرمنقوله]] که [[دولت]] به عنوان [[مصالح عمومی]] و [[منافع ملی]] در تحت [[تصرف]] دارد، قابل [[مالکیت خصوصی|تملک خصوصی]] نیست و همچنین است اموالی که موافق مصالح عمومی به ایالت یا ولایت یا ناحیه یا شهری اختصاص یافته باشد.
*{{زیتونی|[[ماده ۲۵ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۲۷ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
== مطالعات تطبیقی ==
این ماده، معادل مواد ۵۴۰ تا ۵۴۲ قانون مدنی فرانسه است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=184460|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=6}}</ref>


== پیشینه ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
این ماده، معادل مواد 540 تا 542 قانون مدنی فرانسه است.(46101)
عبارت "... آنچه که از اموال منقوله و غیرمنقوله که دولت به عنوان مصالح عمومی و منافع ملی، در تحت تصرف دارد …"، در این ماده، [[اموال عمومی]] و دولتی را از یکدیگر متمایز می‌نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=93432|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref> باید بین آن دسته از اموال دولتی، نظیر کارخانه‌های دولتی که در جهت مصالح عموم جامعه، مورد استفاده قرار نمی‌گیرند و [[مشترکات عمومی]] قائل به تفکیک شد؛ زیرا اموال مزبور، برخلاف مشترکات عمومی، از قابلیت معامله و نقل و [[انتقال]] برخوردار بوده و حق دولت بر اینگونه اموال، شبیه حقوق اشخاص در مالکیت خصوصی است؛ هرچند ممکن است در این نوع مالکیت، قانونگذار محدودیت‌هایی را برای دولت در نظر گرفته باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=12532|صفحه=|نام۱=سیدحسین|نام خانوادگی۱=صفایی|چاپ=11}}</ref>


== کلیات توضیحی تفسیری دکترین ==
مالکیت دولت نسبت به اموال تحت اختیار خود، جهت اتیان وظایف محوله قانونی، لازم است <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض)|ترجمه=|جلد=|سال=1374|ناشر=مدرس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3647832|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=6}}</ref> و صدور [[سند مالکیت]]، برای اموال موضوع این ماده امکان پذیر بوده اما دولت حق انتقال آنها را ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=184456|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=6}}</ref> مالکیت تمام اموال دولتی، متعلق به عموم جامعه است، لیکن برخی از اموال مزبور، از قابلیت تملک خصوصی برخوردار نبوده و در ملکیت عموم باقی می‌ماند و دولت فقط به اداره آنها می‌پردازد؛ اما برخی دیگر قابل تملک بوده و دولت نسبت به آنها، تصرف مالکانه نموده و در نظارت مردم قرار دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض)|ترجمه=|جلد=|سال=1374|ناشر=مدرس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3647840|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=6}}</ref>
عبارت "... آنچه که از اموال منقوله و غیرمنقوله، که دولت به عنوان مصالح عمومی و منافع ملی، در تحت تصرف دارد ..."، در این ماده، اموال عمومی و دولتی را، از یکدیگر متمایز می نماید.(23344)


باید بین آن دسته از اموال دولتی، نظیر کارخانه های دولتی، که در جهت مصالح عموم جامعه، مورد استفاده قرار نمی گیرند؛ و مشترکات عمومی قائل به تفکیک شد. زیرا اموال مزبور، برخلاف مشترکات عمومی، از قابلیت معامله و نقل و انتقال برخوردار بوده؛ و حق دولت بر اینگونه اموال، شبیه حقوق اشخاص در مالکیت خصوصی است؛ هرچند ممکن است در این نوع مالکیت، قانونگذار محدودیت هایی را، برای دولت درنظرگرفته باشد.(3119)
سرپرستی و مدیریت اموال عمومی، اعم از اینکه مورد استفاده همگان بوده یا اختصاص به یک نهاد دولتی داشته باشند، با دولت است. به همین جهت، برخی حقوقدانان، صلاحیت دولت در اداره اینگونه اموال را، به «[[مالکیت اداری]]» موسوم نموده‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض)|ترجمه=|جلد=|سال=1374|ناشر=مدرس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3647828|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=6}}</ref> بین دو مفهوم «[[مالکیت]]» و «[[اداره]]» تفاوت وجود دارد. در اولی، اصالت مطرح است و در دومی نیابت، لیکن به جهت اینکه دولت، در حکومت‌های مبتنی بر [[دموکراسی]]، نماینده عموم جامعه محسوب می‌گردد؛ بین دو مفهوم «[[مالکیت عمومی]]» و «[[مالکیت دولتی]]»، قرابت بسیاری وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض)|ترجمه=|جلد=|سال=1374|ناشر=مدرس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3647836|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=6}}</ref>


صدور سند مالکیت، برای اموال موضوع این ماده امکانپذیر بوده؛ اما دولت حق انتقال آنها را ندارد.(46100)
== رویه‌های قضایی ==
به موجب رأی [[شورای عالی ثبت]]، مورخه ۲۴/۱۲/۱۳۴۶، [[شهرداری]]، می‌تواند تقاضای ثبت قبرستان‌های متروکه را بنماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آرای شورای عالی ثبت و شرح آن|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3150180|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref>


سرپرستی و مدیریت اموال عمومی، اعم از اینکه مورد استفاده همگان بوده؛ و یا اختصاص به یک نهاد دولتی داشته باشند؛ با دولت است. به همین جهت، برخی حقوقدانان، صلاحیت دولت در اداره اینگونه اموال را، به "مالکیت اداری" موسوم نموده اند.(911943)
به موجب رأی شورای عالی ثبت، مورخه ۲۵/۹/۱۳۴۴، [[اداره دارایی]] می‌تواند درصورت مالکیت، نسبت به تقاضای ملک مورد ادعای خود اقدام نماید. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آرای شورای عالی ثبت و شرح آن|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5419108|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref>


مالکیت دولت، نسبت به اموال تحت اختیار خود، جهت اتیان وظایف محوله قانونی، لازم است.(911944)
* [[نظریه شماره 7/99/1772 مورخ 1399/11/04 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تضییع وجوه عمومی توسط اعضای شورای اسلامی شهر و بخش و کارکنان شهرداری]]


بین دو مفهوم "مالکیت" و "اداره" تفاوت وجود دارد. در اولی، اصالت مطرح است؛ و در دومی نیابت. لیکن به جهت اینکه دولت، در حکومت های مبتنی بر دموکراسی، نماینده عموم جامعه محسوب می گردد؛ بین دو مفهوم "مالکیت عمومی" و "مالکیت دولتی"، قرابت بسیاری وجود دارد.(911945)
== مصادیق و نمونه‌ها ==
* [[وزارت راه و شهرسازی]]، حق فروش [[اراضی]] تحت تصرف خود را دارد و بانک رفاه می‌تواند ملکی را که نیازی به آن ندارد، بفروشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=12532|صفحه=|نام۱=سیدحسین|نام خانوادگی۱=صفایی|چاپ=11}}</ref>


مالکیت تمام اموال دولتی، متعلق به عموم جامعه است. لیکن برخی از اموال مزبور، از قابلیت تملک خصوصی برخوردار نبوده؛ و در ملکیت عموم باقی می ماند؛ و دولت فقط به اداره آنها می پردازد؛ اما برخی دیگر، قابل تملک بوده؛ و دولت نسبت به آنها، تصرف مالکانه نموده؛ و در نظارت مردم قرار دارد.(911946)
== مقالات مرتبط ==


== رویه های قضایی ==
* [[بررسی تطبیقی الزامات در قرادادهای دولتی و نظامی]]
به موجب رأی شورای عالی ثبت، مورخه 24/12/1346، شهرداری، می تواند تقاضای ثبت قبرستان های متروکه را بنماید.(787531)
* [[بازتعریف اموال عمومی و آثار آن در نظام حقوقی ایران]]
* [[داوری پذیری دعاوی مربوط به اموال عمومی و دولتی]]
* [[دانشگاه آزاد اسلامی: مؤسسه عمومی یا خصوصی؟]]
* [[اصل 139 قانون اساسی در پرتو رویه قضایی و داوری]]


به موجب رأی شورای عالی ثبت، مورخه 25/9/1344، اداره دارایی می تواند درصورت مالکیت، نسبت به تقاضای ملک مود ادعای خود اقدام نماید.(1354763)
== منابع ==
{{پانویس}}{{مواد قانون مدنی}}


== مصادیق و نمونه ها ==
[[رده:مواد قانون مدنی]]
وزارت راه و شهرسازی، حق فروش اراضی تحت تصرف خود را دارد. و بانک رفاه، می تواند ملکی را، که نیازی به آن ندارد؛ بفروشد.(3119)
[[رده:اموال]]
[[رده:بیان اموال]]
[[رده:اموال عمومی]]
[[رده:در اموالی که مالک خاص ندارد]]
[[رده:اموال دولتی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۰۷

ماده ۲۶ قانون مدنی: اموال دولتی که معد است برای مصالح یا انتفاعات عمومی، مثل استحکامات و قلاع و خندق‌ها و خاکریزهای نظامی و قورخانه و اسلحه و ذخیره و سفاین جنگی و همچنین اثاثیه و ابنیه و عمارات دولتی و سیم‌های تلگرافی دولتی و موزه‌ها و کتابخانه‌های عمومی و آثار تاریخی و امثال آن‌ها و بالجمله آنچه که از اموال منقوله و غیرمنقوله که دولت به عنوان مصالح عمومی و منافع ملی در تحت تصرف دارد، قابل تملک خصوصی نیست و همچنین است اموالی که موافق مصالح عمومی به ایالت یا ولایت یا ناحیه یا شهری اختصاص یافته باشد.

مطالعات تطبیقی

این ماده، معادل مواد ۵۴۰ تا ۵۴۲ قانون مدنی فرانسه است.[۱]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

عبارت "... آنچه که از اموال منقوله و غیرمنقوله که دولت به عنوان مصالح عمومی و منافع ملی، در تحت تصرف دارد …"، در این ماده، اموال عمومی و دولتی را از یکدیگر متمایز می‌نماید.[۲] باید بین آن دسته از اموال دولتی، نظیر کارخانه‌های دولتی که در جهت مصالح عموم جامعه، مورد استفاده قرار نمی‌گیرند و مشترکات عمومی قائل به تفکیک شد؛ زیرا اموال مزبور، برخلاف مشترکات عمومی، از قابلیت معامله و نقل و انتقال برخوردار بوده و حق دولت بر اینگونه اموال، شبیه حقوق اشخاص در مالکیت خصوصی است؛ هرچند ممکن است در این نوع مالکیت، قانونگذار محدودیت‌هایی را برای دولت در نظر گرفته باشد.[۳]

مالکیت دولت نسبت به اموال تحت اختیار خود، جهت اتیان وظایف محوله قانونی، لازم است [۴] و صدور سند مالکیت، برای اموال موضوع این ماده امکان پذیر بوده اما دولت حق انتقال آنها را ندارد.[۵] مالکیت تمام اموال دولتی، متعلق به عموم جامعه است، لیکن برخی از اموال مزبور، از قابلیت تملک خصوصی برخوردار نبوده و در ملکیت عموم باقی می‌ماند و دولت فقط به اداره آنها می‌پردازد؛ اما برخی دیگر قابل تملک بوده و دولت نسبت به آنها، تصرف مالکانه نموده و در نظارت مردم قرار دارد.[۶]

سرپرستی و مدیریت اموال عمومی، اعم از اینکه مورد استفاده همگان بوده یا اختصاص به یک نهاد دولتی داشته باشند، با دولت است. به همین جهت، برخی حقوقدانان، صلاحیت دولت در اداره اینگونه اموال را، به «مالکیت اداری» موسوم نموده‌اند.[۷] بین دو مفهوم «مالکیت» و «اداره» تفاوت وجود دارد. در اولی، اصالت مطرح است و در دومی نیابت، لیکن به جهت اینکه دولت، در حکومت‌های مبتنی بر دموکراسی، نماینده عموم جامعه محسوب می‌گردد؛ بین دو مفهوم «مالکیت عمومی» و «مالکیت دولتی»، قرابت بسیاری وجود دارد.[۸]

رویه‌های قضایی

به موجب رأی شورای عالی ثبت، مورخه ۲۴/۱۲/۱۳۴۶، شهرداری، می‌تواند تقاضای ثبت قبرستان‌های متروکه را بنماید.[۹]

به موجب رأی شورای عالی ثبت، مورخه ۲۵/۹/۱۳۴۴، اداره دارایی می‌تواند درصورت مالکیت، نسبت به تقاضای ملک مورد ادعای خود اقدام نماید. [۱۰]

مصادیق و نمونه‌ها

مقالات مرتبط

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 184460
  2. ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 93432
  3. سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال). چاپ 11. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 12532
  4. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض). چاپ 6. مدرس، 1374.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3647832
  5. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 184456
  6. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض). چاپ 6. مدرس، 1374.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3647840
  7. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض). چاپ 6. مدرس، 1374.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3647828
  8. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض). چاپ 6. مدرس، 1374.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3647836
  9. محمدجعفر جعفری لنگرودی. آرای شورای عالی ثبت و شرح آن. چاپ 2. گنج دانش، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3150180
  10. محمدجعفر جعفری لنگرودی. آرای شورای عالی ثبت و شرح آن. چاپ 2. گنج دانش، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5419108
  11. سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال). چاپ 11. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 12532