ماده ۴۸۸ قانون مدنی

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۵ توسط Shayesteh.majd (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۴۸۸ قانون مدنی: اگر شخص ثالثی بدون ادعای حقی در عین مستأجره یا منافع آن، مزاحم مستأجر گردد در صورتی که قبل از قبض باشد مستأجر حق فسخ دارد و اگر فسخ ننمود می‌تواند برای رفع مزاحمت و مطالبهٔ اجرت‌المثل به خودِ مزاحم رجوع کند و اگر مزاحمت بعد از قبض واقع شود حق فسخ ندارد و فقط می‌تواند به مزاحم رجوع کند.

توضیح واژگان

«تسلیم بدون مزاحم»، یعنی اینکه شخص ثالث، از انتفاع مستأجر ممانعت ننماید.[۱]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

در فرض مزاحمت ثالث در عین مستأجره، بدون ادعای هیچ حقی از سوی وی، امکان مراجعه مستأجر به مزاحم را باید نتیجه تملیکی بودن اجاره دانست؛ بنابراین حق مستأجر بر مورد اجاره، از حقوق عینی بوده؛ و در مقابل هر متجاوزی قابل استناد است، البته الزام موجر به رفع مزاحمت عملی نیز، امکان پذیر بوده؛ ولی ضمانت اجرای آن، همان فسخ عقد می‌باشد؛ که در قانون مورد تصریح قرار نگرفته‌است،[۲] و از آنجا که موجر، هیچ مدخلیتی در مزاحمت‌هایی که ثالث، بدون ادعای حق در مورد اجاره، برای مستأجر ایجاد می‌نماید؛ نداشته؛ و بهتر از خود مستأجر هم نمی‌تواند موضوع را فصل نماید؛ بنابراین مستأجر باید به خود مزاحم مراجعه نماید؛ و اگر مزاحمت فعلی، قبل از قبض عین مستأجره شروع شده باشد؛ مستأجر می‌تواند به جای رجوع به ثالث، عقد را فسخ نماید.[۳]

مطالعات فقهی

سوابق فقهی

اگر شخص ثالثی، پیش از قبض، مورد اجاره را غصب نموده باشد؛ در این صورت مستأجر می‌تواند عقد را فسخ نموده؛ یا جهت مطالبه اجاره بهای واقعی ایام غصب منزل، به غاصب مراجعه نماید، به عنوان نمونه، اگر اجاره بهای معهود بین موجر و مستأجر، ماهانه ۲۰۰۰۰۰ تومان بوده؛ و مال الاجاره واقعی ملک، به ازای هر ماه ۳۰۰۰۰۰ تومان بوده باشد؛ در این صورت مستأجر می‌تواند مبلغ ماهانه ۳۰۰۰۰۰ تومان، از مزاحم مطالبه نماید.[۴]

رویه‌های قضایی

به موجب دادنامه شماره ۱۱۴۲ مورخه ۱۳۸۵/۸/۳۰ شعبه ۳۳ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، با توجه به اینکه با انعقاد اجاره، مستأجر مالک منافع عین مستأجره می‌گردد؛ حتی اگر شخص ثالثی، عین مستأجره را، به‌طور عدوانی از ید او خارج نموده؛ و تصرف کند؛ می‌تواند علیه وی، دعوای خلع ید غاصبانه اقامه نماید و دادگاه در صورت احراز رابطه اجاری، مکلف به رسیدگی است.[۵]

مقالات مرتبط

منابع

  1. حسن ره پیک. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (بخش اول) (بیع، معاوضه، اجاره، قرض، جعاله و صلح). چاپ 1. خرسندی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1855268
  2. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض). چاپ 6. مدرس، 1374.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3649992
  3. یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (صلح و اجاره و احکام راجع به آنها). چاپ 2. فردوسی، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 182280
  4. آیت اله سیدعلی خامنه ای. رساله آموزشی (قسمت دوم) احکام معاملات. چاپ 5. فقه روز، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5024188
  5. سیدمحمدرضا حسینی. یادداشت‌های محکمه (دفتر دوم) (کارگاه آموزشی آیین دادرسی مدنی). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2070092