ماده ۳۵۷ قانون مدنی
ماده ۳۵۷ قانون مدنی: هر چیزی که بر حسب عرف و عادت جزء یا تابع مبیع شمرده نشود داخل در بیع نمیشود مگر این که صریحاً در عقد ذکر شده باشد.
مواد مرتبط
مطالعات تطبیقی
به موجب مواد ۸ و ۹ کنوانسیون بیع بینالمللی کالا، دخول توابع در بیع، وابسته به تراضی صریح طرفین، یا تفسیر عقد و کشف اراده ضمنی آنان است.[۱]
فلسفه و مبانی نظری
مفاد این ماده، بر اساس قاعده تبعیت عقد از قصد، وضع گردیدهاست.[۲]
نکات تفسیری دکترین ماده 357 قانون مدنی
این ماده و ماده قبل، از مصادیق عرف حکمی است.[۳] حکم عرف، قاعده ای تمکیلی بوده و طرفین میتوانند هر چه را که مصلحت میدانند؛ جزء مبیع قرار دهند.[۴]
قانونگذار در این ماده، از توابع قراردادی ضروری، سخن میگوید.[۵]
سوابق و مستندات فقهی
سوابق و مستندات فقهی
با استناد به روایتی از امام علی، در بیع شتر، رحل و روانداز، از توابع مبیع محسوب نمیگردد؛ مگر در صورت وجود شرط خلاف بین طرفین.[۶]
با استناد به روایتی از حضرت محمد، در بیع درخت، میوه آن متعلق به مشتری نیست؛ مگر در صورت وجود شرط خلاف بین طرفین.[۷]
سوابق و مستندات فقهی
با فروش ملک، در صورت تصریح بایع، حقوق ارتفاقی آن، منتقل نمیگردد؛ در مقابل، انتقاد نمودهاند که حقوق ارتفاقی ملک، به هیچ عنوان، نمیتواند جزء توابع آن محسوب گردد.[۸]
نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 357 قانون مدنی
محتوای مندرج در این قسمت توسط هوش مصنوعی تولید شده است. |
- مبیع به چیزی گفته میشود که موضوع قرارداد خرید و فروش است.
- چیزی که بر اساس عرف و عادت جزء مبیع شناخته نشود به صورت خودکار داخل در عقد بیع قرار نمیگیرد.
- برای اینکه چیزی که به طور معمول جزء مبیع شمرده نمیشود در بیع آورده شود، باید به صورت صریح در قرارداد ذکر و مورد توافق قرار گیرد.
- عرف و عادت در تعیین اینکه چه چیزهایی جزء یا تابع مبیع هستند نقش دارد.
- ذکر صریح در قرارداد برای وارد کردن موارد غیر متعارف در بیع اهمیت دارد.
- تشخیص موارد جزء یا تابع مبیع میتواند بسته به زمان و مکان متفاوت باشد، زیرا عرف و عادت میتواند تغییر کند.
رویه های قضایی
به موجب دادنامه شماره ۲۴۷ مورخه ۱/۲/۱۳۱۹ شعبه ۳ دیوان عالی کشور، اگر در مبایعه نامه، تصریح گردد که تمامی سهمی و حقوق بایع، بدون استثنای چیزی، با حدود معین و مشخص، به مشتری منتقل میگردد؛ چون کلیه حدود و مشخصات مورد معامله، نزد طرفین معلوم است؛ در این صورت دیگر دعوای بطلان بیع، به جهت مبهم و مجمل بودن مبیع، مسموع نخواهد بود.[۹]
مقالات مرتبط
منابع
- ↑ محسن صفری و محمدعبدالصالح شاهنوش فروشانی. توابع مورد معامله در فقه امامیه، حقوق ایران و کنوانسیون بیع بینالمللی کالا مصوب 1980 وین. چاپ 1. دادگستر، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1644912
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 113560
- ↑ جلال سلطان احمدی. تأثیر عرف در تفسیر قرارداد. چاپ 1. جنگل، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 819200
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض). چاپ 6. مدرس، 1374. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3645432
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دایرةالمعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات). چاپ 1. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4226448
- ↑ احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و محمدحسین (ترجمه) مهوری. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد بیست و دوم) (مکاسب محرمه، معاملات و عقد بیع (1). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2563648
- ↑ احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و محمدحسین (ترجمه) مهوری. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد بیست وسوم) (معاملات 1). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3757208
- ↑ عبداله کیایی. التزامات بایع و مشتری قبل و بعد از تسلیم مورد معامله. چاپ 1. ققنوس، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1082360
- ↑ احمد متین. مجموعه رویه قضایی قسمت حقوقی. چاپ 1. آثار اندیشه، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5527244