ماده ۱۲۱۷ قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
== نکات توضیحی تفسیری دکترین == | == نکات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
میتوان [[قیمومت]] را، نمایندگی قانونی محسوب نمود؛ زیرا در [[قانون]] مورد تصریح قرار گرفته | میتوان [[قیمومت]] را، نمایندگی قانونی محسوب نمود؛ زیرا در [[قانون]] مورد تصریح قرار گرفته است،<ref>حمید بهرامی احمدی. حقوق تعهدات و قراردادها با مطالعه تطبیقی در فقه مذاهب اسلامی و نظامهای حقوقی.1390. دانشگاه امام صادق (ع). [[شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران]]: 4346280</ref> علاوه بر قیم، ولی، [[وصی]] و [[امین]] نیز، [[نماینده قانونی|نمایندگان قانونی]] هستند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد پنجم) (طلاق، متعه، اولاد، خانواده، انفاق، حجر و قیمومت)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=252228|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=11}}</ref> | ||
[[ولی قهری]]، از نظر قانون، [[حق]] [[قبض]] [[مطالبه|مطالبات]] محجور را از اشخاصی که به او [[مدیون]] هستند؛ دارد؛ زیرا [[پدر]] و [[جد]] پدری، نماینده قهری [[مولی علیه]] خود، محسوب میگردند، <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قرادادها)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=235052|صفحه=|نام۱=سیدحسین|نام خانوادگی۱=صفایی|چاپ=9}}</ref> اما ولی یا قیم طفل، نمیتواند از سوی او، [[تملک بلاعوض|تملکات بلاعوض]] نماید؛ یعنی بهطور مثال، مال مولی علیه خود را، به دیگری [[هبه]] یا [[صلح بلاعوض]] نماید؛ زیرا چنین اموری، مغایر با [[غبطه|مصلحت]] مولی علیه است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قراردادها، انعقاد و اعتبار قرارداد)|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3036408|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=5}}</ref> همچنین وصی در صورت برخورداری از [[ملائت]] مالی، و فقدان سابقه [[افلاس]] و [[ورشکستگی]]، میتواند با اموال مولی علیه، به نفع وی تجارت نماید،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=855792|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> اما در صورت [[تعدی]] و [[تفریط]]، برابر با اصول و [[قاعده حقوقی|قواعد حقوقی]]، [[مسئولیت|ضامن]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=201884|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref> | [[ولی قهری]]، از نظر قانون، [[حق]] [[قبض]] [[مطالبه|مطالبات]] محجور را از اشخاصی که به او [[مدیون]] هستند؛ دارد؛ زیرا [[پدر]] و [[جد]] پدری، نماینده قهری [[مولی علیه]] خود، محسوب میگردند، <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قرادادها)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=235052|صفحه=|نام۱=سیدحسین|نام خانوادگی۱=صفایی|چاپ=9}}</ref> اما ولی یا قیم طفل، نمیتواند از سوی او، [[تملک بلاعوض|تملکات بلاعوض]] نماید؛ یعنی بهطور مثال، مال مولی علیه خود را، به دیگری [[هبه]] یا [[صلح بلاعوض]] نماید؛ زیرا چنین اموری، مغایر با [[غبطه|مصلحت]] مولی علیه است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قراردادها، انعقاد و اعتبار قرارداد)|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3036408|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=5}}</ref> همچنین وصی در صورت برخورداری از [[ملائت]] مالی، و فقدان سابقه [[افلاس]] و [[ورشکستگی]]، میتواند با اموال مولی علیه، به نفع وی تجارت نماید،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=855792|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> اما در صورت [[تعدی]] و [[تفریط]]، برابر با اصول و [[قاعده حقوقی|قواعد حقوقی]]، [[مسئولیت|ضامن]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=201884|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref> |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۵۵
ماده ۱۲۱۷ قانون مدنی: ادارهٔ اموال صغار و مجانین و اشخاص غیررشید به عهدهٔ ولی یا قیم آنان است به طوری که در باب سوم از کتاب هشتم و مواد بعد مقرر است.
مواد مرتبط
توضیح واژگان
منظور از «صغار» در ماده ۱۲۱۷ قانون مدنی، اشخاصی هستند که به سن ۱۸ سال تمام نرسیده باشند.[۱]
مطالعات تطبیقی
فلسفه و مبانی نظری ماده
سرپرستی از محجورین، به دلیل عدم قابلیت آنان در حفظ منافع مالی خویش، و نیز دفع زیان از خود است.[۳]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
میتوان قیمومت را، نمایندگی قانونی محسوب نمود؛ زیرا در قانون مورد تصریح قرار گرفته است،[۴] علاوه بر قیم، ولی، وصی و امین نیز، نمایندگان قانونی هستند،[۵]
ولی قهری، از نظر قانون، حق قبض مطالبات محجور را از اشخاصی که به او مدیون هستند؛ دارد؛ زیرا پدر و جد پدری، نماینده قهری مولی علیه خود، محسوب میگردند، [۶] اما ولی یا قیم طفل، نمیتواند از سوی او، تملکات بلاعوض نماید؛ یعنی بهطور مثال، مال مولی علیه خود را، به دیگری هبه یا صلح بلاعوض نماید؛ زیرا چنین اموری، مغایر با مصلحت مولی علیه است.[۷] همچنین وصی در صورت برخورداری از ملائت مالی، و فقدان سابقه افلاس و ورشکستگی، میتواند با اموال مولی علیه، به نفع وی تجارت نماید،[۸] اما در صورت تعدی و تفریط، برابر با اصول و قواعد حقوقی، ضامن است.[۹]
نکات توضیحی
ولایت قهری، یکی از مصادیق نمایندگیهای قانونی حمایتی بهشمار میآید.[۱۰]
ولی قهری، دارای نمایندگی عام است؛ یعنی در مورد همه امور مولی علیه خود، میتواند دخالت نماید؛ جز آنچه که به موجب قانون، منع شده باشد.[۱۱]
مطالعات فقهی
سوابق فقهی
- طی استفتایی از مراجع تقلید، چنین پاسخ داده شدهاست که: ولی مکلف است دیه ای را که طفل، مستحق آن است؛ مطالبه نموده؛ و برای تا زمان بلوغ، برای او حفظ نماید؛ و با رعایت غبطه صغیر، میتواند برای مولی علیه خود، با دیه مزبور، کسب درآمد کند.[۱۲]
- کسب مال برای صغیر، بر عهده ولی یا قیم نیست، اما وی مکلف است اموال موجودِ صغیر را حفظ کند و تصرفات وی به مصلحت کودک باشد.[۱۳]
- طی استفتایی دیگر از مراجع تقلید نیز، چنین پاسخ داده شدهاست که: ورثه کبیر، فقط با اذن ولی، میتوانند در سهم وراث نابالغ، تصرف نمایند.[۱۴]
رویههای قضایی
- به موجب نظریه مشورتی شماره ۷۰۷۰/۷ مورخه ۱۳۸۶/۱۰/۲۴، و نیز نظریه مشورتی شماره ۶۲۴۰/۷ مورخه ۱۳۸۶/۹/۱۹ اداره حقوقی قوه قضاییه، اصل بر صحت اقدامات پدر و جد پدری، نسبت به امور مالی مولی علیه آنان بوده؛ و تا وقتی که از دادگاه، درخواست رسیدگی به امور مزبور نگردیده باشد؛ دلیلی برای دخالت مستقیم در این زمینه وجود ندارد.[۱۵]
- به موجب نظریه مشورتی شماره ۲۵۸۳/۷ مورخه ۱۳۸۳/۳/۸ اداره حقوقی قوه قضاییه، تشخیص غبطه محجور در امور کیفری، و زیانهایی که بر اثر جرم، به وی وارد آمدهاست؛ با ولی قهری است.[۱۶]
- به نظر کمیسیون نشستهای قضایی به مناسبت نشست قضات دادگستری خمین، در صورتی که ولی، با اعتقاد به رعایت مصلحت مولی علیه، مال او را، به رهن گذاشته؛ و بر اثر تخلف غیرعمدی او، و اشتباه در رعایت غبطه مولی علیه، مرتهن، عین مرهونه را تملک نماید؛ معامله نافذ بوده؛ و مولی علیه، نمیتواند پس از رسیدن به بلوغ، درخواست ابطال آن را بنماید.[۱۷]
- رای دادگاه درباره اثر بلوغ در دعوی مالی و غیر مالی (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۰۱۰۰۰۶۴)
- نظریه شماره ۷/۹۹/۱۰۰۱ مورخ ۱۳۹۹/۰۷/۲۳ اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره توقیف و برداشت از حساب بانکی مولی علیهِ محکوم علیه از سوی محکوم له
مصادیق و نمونهها
- ولی یا قیم، میتواند به نمایندگی از طفل و دیوانه، مبادرت به ظهرنویسی اسناد برواتی نماید.[۱۸]
- اگر یکی از چند شریک ملک مشاع، صغیر باشد؛ دعوی فروش ملک مزبور، باید به طرفیت ولی یا قیم او، اقامه گردد.[۱۹]
- ولی یا قیم محجور، نمیتواند به نمایندگی از او، مازاد بر ثلث وصیت را، تنفیذ نماید.[۲۰]
مقالات مرتبط
- تحلیل تطبیقی بایستههای انعقاد عقد جایگزین به مثابۀ ابزار جبران خسارت در پرتو مبانی مسئولیت قراردادی
- قراردادهای خرید و فروش برق در چارچوب قانون مدنی
- درآمدی بر بازشناسی وکالت مطلق
منابع
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. ترمینولوژی حقوق. چاپ 7. گنج دانش، 1374. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6486772
- ↑ سیدحسین صفایی. مقالاتی دربارهٔ حقوق مدنی و حقوق تطبیقی. چاپ 1. میزان، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 190028
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد پنجم) (طلاق، متعه، اولاد، خانواده، انفاق، حجر و قیمومت). چاپ 11. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 253400
- ↑ حمید بهرامی احمدی. حقوق تعهدات و قراردادها با مطالعه تطبیقی در فقه مذاهب اسلامی و نظامهای حقوقی.1390. دانشگاه امام صادق (ع). شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4346280
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد پنجم) (طلاق، متعه، اولاد، خانواده، انفاق، حجر و قیمومت). چاپ 11. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 252228
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قرادادها). چاپ 9. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 235052
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قراردادها، انعقاد و اعتبار قرارداد). چاپ 5. شرکت سهامی انتشار، 1379. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3036408
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 855792
- ↑ سیدمصطفی محقق داماد. بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی. چاپ 4. مرکز نشر علوم اسلامی، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 201884
- ↑ ماهنامه کانون سردفتران و دفتریاران سال 1345 شماره 27. مهنا، 1345. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1907808
- ↑ ماهنامه کانون سال 50 شماره 87 آذر 1387. صفیه، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1657968
- ↑ آیت اله سیدعلی (ترجمه) خامنه ای. رساله اجوبه الاستفتائات. چاپ 65. چاپ و نشر بینالملل، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4021172
- ↑ آیت اله سیدعلی خامنه ای. رساله آموزشی (قسمت دوم) احکام معاملات. چاپ 5. فقه روز، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5013060
- ↑ آیت اله سیدروح اله خمینی. ره توشه قضایی (بیش از یک هزار استفتاء قضایی از محضر حضرت امام خمینی (ره)). چاپ 1. قضا، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 32816
- ↑ مجموعه نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه در مسائل امور حسبی. چاپ 1. معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضاییه، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5467204
- ↑ مجموعه نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه در مسائل امور حسبی. چاپ 1. معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضاییه، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5458652
- ↑ مجموعه نشستهای قضایی (23) مسائل قانون مدنی (6). چاپ 1. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 164604
- ↑ فصلنامه حق دفتر چهارم دی و اسفند 1364. شرکت سهامی روزنامه رسمی ایران، 1364. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1375076
- ↑ مجموعه مشاورههای قضایی (آیین دادرسی مدنی و اجرای احکام مدنی). چاپ 1. جنگل، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3781840
- ↑ منوچهر قوامی. مجموعه پرسش و پاسخهای قضایی (جلد اول). چاپ 1. بکاء، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2136620