ماده ۶۶۵ قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
فاطمه امیدی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
فاطمه امیدی (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
== مواد مرتبط == | == مواد مرتبط == | ||
* [[ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی]]*[[ماده ۳۶ قانون آیین دادرسی مدنی]] | * [[ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی]] | ||
* [[ماده ۳۶ قانون آیین دادرسی مدنی]] | |||
*[[ماده ۶۶۱ قانون مدنی]] | *[[ماده ۶۶۱ قانون مدنی]] | ||
*[[ماده ۶۶۴ قانون مدنی]] | *[[ماده ۶۶۴ قانون مدنی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۵۸
ماده ۶۶۵ قانون مدنی: وکالت در بیع وکالت در قبض ثمن نیست مگر این که قرینهٔ قطعی دلالت بر آن کند.
مواد مرتبط
- ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی
- ماده ۳۶ قانون آیین دادرسی مدنی
- ماده ۶۶۱ قانون مدنی
- ماده ۶۶۴ قانون مدنی
توضیح واژگان
«وکالت» یعنی اینکه شخص، کاری را که خود می تواند در آن دخل و تصرف نماید، به دیگری می سپارد تا از سوی وی انجام دهد.[۱]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
اگر وکیل، بیع را در محلی غیر از مکان حضور موکل، منعقد نماید که در واقع، خود موکل هم قصد نداشته باشد که برای قبض ثمن، به آنجا مراجعت نماید؛ در این صورت وکیل میتواند بهای معامله را دریافت نماید.[۲]
نکات توضیحی
این ماده، ناظر به موردی است که خریدار، نزد موکل، مشهور و معروف باشد، پس در بیع به اشخاص ناشناس، که دستیابی به آنان، با عسر و حرج و دشواری مواجه است؛ وکالت در بیع، وکالت در قبض نیز محسوب میگردد،[۳] همچنین در معامله اموال منقول کم ارزش و تقریباً ناچیز، انعقاد وکالت در وقوع بیع، ظهور در اعطای اذن به وکیل جهت اخذ ثمن دارد.[۴]
اگر شواهد، قراین و عرف و عادت، مقتضی اخذ ثمن توسط وکیل باشد؛ در این صورت نه تنها باید وی را، در قبض بهای معامله مجاز دانست؛ بلکه حصول چنین قبضی، به جهت رعایت مصلحت موکل، از وظایف وی بهشمار میرود، همچنانکه در بیشتر مبادلات کنونی رایج است،[۵] اما اگر معلوم نگردد که وکیل در انعقاد بیع، به دلالت شواهد و قراین، وکیل در اخذ ثمن نیز میباشد؛ در این صورت ید وی نسبت به بهای معامله، غاصبانه بوده؛ و در صورت تلف آن حتی بدون تعدی و تفریط، ضامن است.[۶]
مطالعات فقهی
سوابق فقهی
بنابر نظر مشهور فقها، در وکالتهای مطلق، اذن در بیع، به منزله اذن در قبض ثمن توسط وکیل است.[۷]
مصادیق و نمونهها
- اگر زید، به عمرو وکالت دهد تا اجناس او را، به بازار برده؛ و در ملأ عام به فروش برساند؛ واضح است که اذن در فروش، به منزله اذن در قبض ثمن معامله است؛ زیرا ممکن است هرگز، امکان فراهم شدن فرصت دیدار بایع و مشتری، وجود نداشته باشد.[۸]
منابع
- ↑ شکراله نیکوند. حقوق مدنی (جلد هفتم) (عقود معین 2) (ودیعه، عاریه، وکالت، ضمان، حواله، وکالت و رهن). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4112212
- ↑ سیدمحمود کاشانی. حقوق مدنی قراردادهای ویژه (اشاعه، شرکت مدنی، تقسیم مال مشترک، ودیعه، وکالت، ضمان). چاپ 1. میزان، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 518824
- ↑ ماهنامه کانون سردفتران و دفتریاران سال 46 شماره 45. مهنا، -. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1870028
- ↑ ماهنامه کانون سردفتران و دفتریاران سال 46 شماره 45. مهنا، -. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1870028
- ↑ ماهنامه کانون سردفتران و دفتریاران سال 46 شماره 45. مهنا، -. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1870028
- ↑ ماهنامه کانون سردفتران و دفتریاران سال 46 شماره 45. مهنا، -. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1870028
- ↑ ماهنامه قضاوت، شماره 53، مهر و آبان 1387. دادگستری استان تهران، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3034440
- ↑ محمدمجتبی رودیجانی. حقوق مدنی (جلد هفتم) (عقود معین اذنی و وثیقه ای). چاپ 1. جنگل، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 893260