ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
جز (Wikihagh admin صفحهٔ ماده 1100 قانون مدنی را به ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی منتقل کرد: فارسی سازی نویسه ها) |
|||
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
در صورتی که مهرالمسمی مجهول باشد یا مالیت نداشته باشد یا ملک غیر باشد در صورت اول و دوم زن مستحق مهرالمثل خواهد بود و در صورت سوم مستحق مثل یا قیمت آن خواهد بود مگر این که صاحب مال اجازه نماید. | '''ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی''': در صورتی که [[مهرالمسمی]] مجهول باشد یا [[مال|مالیت]] نداشته باشد یا [[مالکیت|ملک]] غیر باشد در صورت اول و دوم [[زوجه|زن]] مستحق [[مهرالمثل]] خواهد بود و در صورت سوم مستحق [[مال مثلی|مثل]] یا [[مال قیمی|قیمت]] آن خواهد بود مگر این که صاحب مال [[تنفیذ|اجازه]] نماید. | ||
* {{زیتونی|[[ماده ۱۰۹۹ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}} | |||
* {{زیتونی|[[ماده ۱۱۰۱ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}} | |||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
منظور از «مهرالمسمی» که در '''ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی''' مورد اشاره قرار گرفته است، [[مهریه]] ای است که میزان آن، در [[نکاح|عقد نکاح]] معین میگردد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه تطبیقی با نگاهی به قانون مدنی (احوال شخصیه) (ترجمه و تبیین جلد دوم الفقه علی المذاهب الخمسه)|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1178964|صفحه=|نام۱=مصطفی|نام خانوادگی۱=جباری|نام۲=حمید (ترجمه)|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> یا با [[تراضی]] طرفین، حین العقد تعیین میگردد؛ <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق شهروندی در امور خانواده|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1588660|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> در واقع مهرالمسمی، مال معینی است که توسط طرفین، یا شخص ثالث [[ماذون|مأذون]] از سوی آنان، به عنوان مهریه تعیین گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مطالبات زوجه و روش وصول آن (مهریه، نفقه، اجرت المثل، نحله، شرط تنصیف دارایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2800604|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=مهرپور|نام۲=محمد|نام خانوادگی۲=روشن|چاپ=1}}</ref> | |||
== فلسفه و مبانی نظری ماده == | |||
نکاح، از [[عقد معاوضی|عقود معاوضی]] نبوده و مهریه در آن، نقش [[عوض]] را ایفا نمینماید، زیرا انسان در مقابل هیچ مالی، قابل [[معامله]] نیست؛ مهریه در [[نکاح دائم]]، الزامی است قانونی، که واجد جنبه فرعی میباشد، اخلاق عمومی نیز، مهریه را از انگیزههای اصلی ازدواج محسوب ننموده؛ و تراضی طرفین در ازدواج را نمیتوان وابسته به صداق دانست؛ لذا [[بطلان]] مهریه، منجر به [[بطلان نکاح|فساد نکاح]] نمیگردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی خانواده (جلد اول) (نکاح و طلاق، روابط زن و شوهر)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3063812|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=1}}</ref> | |||
== نکات توضیحی تفسیری دکترین == | == نکات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
مهرالمثل، | مهریه به پنج دسته قابل تقسیم است: مهرالمسمی، مهرالمثل، [[مهرالسنه]]، [[مهرالمتعه]] و [[مفوضة المهر|مهرالمفوضه]].<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مطالبات زوجه و روش وصول آن (مهریه، نفقه، اجرت المثل، نحله، شرط تنصیف دارایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2800600|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=مهرپور|نام۲=محمد|نام خانوادگی۲=روشن|چاپ=1}}</ref> | ||
در تعیین مهرالمثل، حسب زن، یعنی اوصاف زیبا و افتخارات و | مهرالمثل، با توجه به شئونات زن و امثال او، تعیین میگردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=رهام|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3573288|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref> در تعیین مهرالمثل، حسب زن، یعنی اوصاف زیبا و افتخارات و مزیتهای او، ملاک است نه [[نسب]] و آباء و [[جد|اجداد]] وی،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=328216|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> مهرالمثل با توجه به چهره، [[بکارت]]، شئونات خانوادگی و [[عرف]] مکان تعیین میگردد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=210776|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> و وضعیت طبیعی زن نظیر زیبایی و موقعیت اجتماعی وی، و در واقع آنچه که موجب ترغیب شوهر به او شده؛ ملاک است و البته در تعیین مهرالمثل، مقتضیات زمانی و مکانی هم، مؤثر است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد چهارم) (شخصیت، تابعیت، اسناد سجل احوال، اقامتگاه، قرابت، نکاح و فسخ آن)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=692460|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=13}}</ref> | ||
در صورتی که مهرالمسمی، مجهول باشد؛ یا مالیت نداشته باشد؛ یا ملک غیر باشد؛ در صورت اول و دوم، زن مستحق مهرالمثل خواهد بود؛ مشروط بر آنکه، بین او و [[زوج]]، [[دخول]] واقع شده باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره متوسط حقوق مدنی (حقوق خانواده)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=141648|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | |||
مهریه | اگر مهلتی که برای [[تادیه|تأدیه]] مهریه، تعیین گردیده؛ مبهم یا مجمل باشد؛ در این صورت، مهریه باطل بوده؛ و زن، مستحق مهرالمثل است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشههای حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=367796|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسمزاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref> | ||
اگر | اگر طرفین [[توافق]] نموده باشند که مهریه، دارای اوصاف معینی بوده؛ و مرد به [[تعهد]] خود عمل ننموده؛ و مالی را که فاقد اوصاف مزبور است؛ به زوجه اعطاء نماید؛ مانند موردی که شوهر، مکلف به پرداخت النگوی طلا به وزن ۱۰ گرم و عیار ۱۸ بوده؛ ولی به جای آن، یک النگوی تقریباً مشابه، اما با وزن ۸ گرم و عیار ۱۴، تقدیم نموده باشد؛ در این صورت با [[وحدت ملاک]] از '''ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی'''، زوج حسب مورد، مکلف به پرداخت مثل یا قیمت آن مال میباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه مقالات گامی به سوی عدالت (جلد سوم) (حقوق خصوصی و اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1088400|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=1}}</ref> | ||
در صورت بطلان مهریه، چون توافق در مورد آن مال، باطل بوده؛ انگار که هیچ مهری معین نگردیده است؛ و در صورت دخول، مهرالمثل ثابت شده؛ و در فرض وقوع [[طلاق]] پیش از مقاربت نیز، هیچ مالی بر عهده شوهر نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی خانواده (جلد اول) (نکاح و طلاق، روابط زن و شوهر)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3063824|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=1}}</ref> | |||
هرگاه مهر، [[عین معین]] باشد؛ و معلوم گردد قبل از عقد، [[عیب|معیوب]] بوده؛ یا بعد از عقد و قبل از [[تسلیم]]، معیوب گردد؛ زوجه، حق اعمال [[خیار]] [[فسخ]] نسبت به مهریه را داشته؛ که در این صورت، مستحق مهرالمثل خواهد بود، همچنین زن، میتواند مهریه معیوب را پذیرفته و [[ارش عیب|ارش]] نیز دریافت دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد چهارم) (شخصیت، تابعیت، اسناد سجل احوال، اقامتگاه، قرابت، نکاح و فسخ آن)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=693164|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=13}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اساس در قوانین مدنی (المدونه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1443984|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> | |||
== مطالعات فقهی == | |||
=== سوابق فقهی === | |||
* بطلان مهریه، سبب فساد نکاح نمیگردد، در مقابل، این گونه نظر دادهاند که فساد مهریه، نکاح را نیز، از اعتبار میاندازد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی بررسی فقهی و حقوقی حقوق خانواده کتاب اول نکاح|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3872020|صفحه=|نام۱=محمدابراهیم|نام خانوادگی۱=قزوینی|چاپ=1}}</ref> | |||
بطلان مهریه، سبب فساد نکاح | * در صورتی که مهرالمسمی مجهول باشد؛ عقد صحیح بوده، و زوج مکلف به پرداخت مهرالمثل میباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فصلنامه حقوقی مجد سال دوم، شماره هفتم، زمستان 1387|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1831068|صفحه=|نام۱=مجمع علمی|فرهنگی مجد|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> | ||
در صورتی که مهرالمسمی، ملک غیر باشد؛ زن مستحق مثل یا قیمت آن، خواهد بود؛ | * در صورتی که مهرالمسمی، ملک غیر باشد؛ زن مستحق مثل یا قیمت آن، خواهد بود؛ در مقابل نظر دادهاند که در فرض مزبور، زوج مکلف به پرداخت مهرالمثل خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی بررسی فقهی و حقوقی حقوق خانواده کتاب اول نکاح|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3872020|صفحه=|نام۱=محمدابراهیم|نام خانوادگی۱=قزوینی|چاپ=1}}</ref> | ||
* اگر مهریه زن مسلمان، خوک باشد؛ چنین مهری باطل بوده؛ و زن مستحق مهرالمثل است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی بررسی فقهی و حقوقی حقوق خانواده کتاب اول نکاح|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3872020|صفحه=|نام۱=محمدابراهیم|نام خانوادگی۱=قزوینی|چاپ=1}}</ref> | |||
== رویههای قضایی == | |||
* [[رای دادگاه درباره اثر اختلاف مقر و مقرله در سبب دین (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۱۷۰۰۰۹۳)]] | |||
* [[نظریه شماره 7/88/1020 مورخ 1400/04/19 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره مستحق للغیر درآمدن مهریه|نظریه شماره ۷/۸۸/۱۰۲۰ مورخ ۱۴۰۰/۰۴/۱۹ اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره مستحق للغیر درآمدن مهریه]] | |||
* [[رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره اثر تعهد شخص ثالث به پرداخت بخشی از مهریه]] | |||
* [[نظریه شماره 7/99/101 مورخ 1399/03/07 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره صلاحیت دادگاه خانواده در دعاوی منع اشتغال و منع تحصیل زوجه و مهریه]] | |||
== مصادیق و | == مصادیق و نمونهها == | ||
اگر مهریه | * اگر مهریه زوجه، صد سکه بهار آزادی بوده، و زوج سکههای متعلق به غیر را، به همسرش اعطاء نماید؛ و از طرفی، مالک سکهها، رضایت ندهد؛ در این صورت مرد، باید مثل آن اموال را، برای همسرش تهیه نماید، اما اگر شوهر، [[باغ]] متعلق به دیگری را، به عنوان مهریه زوجه قرار داده، و مالک مال، راضی نباشد؛ در این صورت مرد، مکلف به پرداخت قیمت آن مال به زوجه است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=211356|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> | ||
مهریه | * اگر مهریه ۱۱۴ سکه طلا بوده؛ و نوع آن، از نظر بهار آزادی یا سکه امامی یا سکه یک گرمی و …، مشخص نگردد؛ چنین مهری صحیح نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=211344|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> | ||
== مقالات مرتبط == | |||
* [[مطالعه تطبیقی ماهیت حق حبس زوجه و قابلیت اسقاط آن در فقه و حقوق]] | |||
* [[ضمانت مهریه]] | |||
* [[بررسی ضرورت رفع ابهام از مفاد قرارداد]] | |||
* [[شرط پرداخت مهریه توسط ثالث در نکاح دائم]] | |||
* [[حقوق و تکالیف مالی بین زوجین]] | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{مواد قانون مدنی}} | |||
[[رده:مواد قانون مدنی]] | |||
[[رده:اشخاص]] | |||
[[رده:نکاح]] | |||
[[رده:مهر]] | |||
[[رده:مهرالمثل]] | |||
[[رده:مهرالمسمی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۲۸
ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی: در صورتی که مهرالمسمی مجهول باشد یا مالیت نداشته باشد یا ملک غیر باشد در صورت اول و دوم زن مستحق مهرالمثل خواهد بود و در صورت سوم مستحق مثل یا قیمت آن خواهد بود مگر این که صاحب مال اجازه نماید.
توضیح واژگان
منظور از «مهرالمسمی» که در ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی مورد اشاره قرار گرفته است، مهریه ای است که میزان آن، در عقد نکاح معین میگردد،[۱] یا با تراضی طرفین، حین العقد تعیین میگردد؛ [۲] در واقع مهرالمسمی، مال معینی است که توسط طرفین، یا شخص ثالث مأذون از سوی آنان، به عنوان مهریه تعیین گردد.[۳]
فلسفه و مبانی نظری ماده
نکاح، از عقود معاوضی نبوده و مهریه در آن، نقش عوض را ایفا نمینماید، زیرا انسان در مقابل هیچ مالی، قابل معامله نیست؛ مهریه در نکاح دائم، الزامی است قانونی، که واجد جنبه فرعی میباشد، اخلاق عمومی نیز، مهریه را از انگیزههای اصلی ازدواج محسوب ننموده؛ و تراضی طرفین در ازدواج را نمیتوان وابسته به صداق دانست؛ لذا بطلان مهریه، منجر به فساد نکاح نمیگردد.[۴]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
مهریه به پنج دسته قابل تقسیم است: مهرالمسمی، مهرالمثل، مهرالسنه، مهرالمتعه و مهرالمفوضه.[۵]
مهرالمثل، با توجه به شئونات زن و امثال او، تعیین میگردد.[۶] در تعیین مهرالمثل، حسب زن، یعنی اوصاف زیبا و افتخارات و مزیتهای او، ملاک است نه نسب و آباء و اجداد وی،[۷] مهرالمثل با توجه به چهره، بکارت، شئونات خانوادگی و عرف مکان تعیین میگردد،[۸] و وضعیت طبیعی زن نظیر زیبایی و موقعیت اجتماعی وی، و در واقع آنچه که موجب ترغیب شوهر به او شده؛ ملاک است و البته در تعیین مهرالمثل، مقتضیات زمانی و مکانی هم، مؤثر است.[۹]
در صورتی که مهرالمسمی، مجهول باشد؛ یا مالیت نداشته باشد؛ یا ملک غیر باشد؛ در صورت اول و دوم، زن مستحق مهرالمثل خواهد بود؛ مشروط بر آنکه، بین او و زوج، دخول واقع شده باشد.[۱۰]
اگر مهلتی که برای تأدیه مهریه، تعیین گردیده؛ مبهم یا مجمل باشد؛ در این صورت، مهریه باطل بوده؛ و زن، مستحق مهرالمثل است.[۱۱]
اگر طرفین توافق نموده باشند که مهریه، دارای اوصاف معینی بوده؛ و مرد به تعهد خود عمل ننموده؛ و مالی را که فاقد اوصاف مزبور است؛ به زوجه اعطاء نماید؛ مانند موردی که شوهر، مکلف به پرداخت النگوی طلا به وزن ۱۰ گرم و عیار ۱۸ بوده؛ ولی به جای آن، یک النگوی تقریباً مشابه، اما با وزن ۸ گرم و عیار ۱۴، تقدیم نموده باشد؛ در این صورت با وحدت ملاک از ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی، زوج حسب مورد، مکلف به پرداخت مثل یا قیمت آن مال میباشد.[۱۲]
در صورت بطلان مهریه، چون توافق در مورد آن مال، باطل بوده؛ انگار که هیچ مهری معین نگردیده است؛ و در صورت دخول، مهرالمثل ثابت شده؛ و در فرض وقوع طلاق پیش از مقاربت نیز، هیچ مالی بر عهده شوهر نیست.[۱۳]
هرگاه مهر، عین معین باشد؛ و معلوم گردد قبل از عقد، معیوب بوده؛ یا بعد از عقد و قبل از تسلیم، معیوب گردد؛ زوجه، حق اعمال خیار فسخ نسبت به مهریه را داشته؛ که در این صورت، مستحق مهرالمثل خواهد بود، همچنین زن، میتواند مهریه معیوب را پذیرفته و ارش نیز دریافت دارد.[۱۴][۱۵]
مطالعات فقهی
سوابق فقهی
- بطلان مهریه، سبب فساد نکاح نمیگردد، در مقابل، این گونه نظر دادهاند که فساد مهریه، نکاح را نیز، از اعتبار میاندازد.[۱۶]
- در صورتی که مهرالمسمی مجهول باشد؛ عقد صحیح بوده، و زوج مکلف به پرداخت مهرالمثل میباشد.[۱۷]
- در صورتی که مهرالمسمی، ملک غیر باشد؛ زن مستحق مثل یا قیمت آن، خواهد بود؛ در مقابل نظر دادهاند که در فرض مزبور، زوج مکلف به پرداخت مهرالمثل خواهد بود.[۱۸]
- اگر مهریه زن مسلمان، خوک باشد؛ چنین مهری باطل بوده؛ و زن مستحق مهرالمثل است.[۱۹]
رویههای قضایی
- رای دادگاه درباره اثر اختلاف مقر و مقرله در سبب دین (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۱۷۰۰۰۹۳)
- نظریه شماره ۷/۸۸/۱۰۲۰ مورخ ۱۴۰۰/۰۴/۱۹ اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره مستحق للغیر درآمدن مهریه
- رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره اثر تعهد شخص ثالث به پرداخت بخشی از مهریه
- نظریه شماره 7/99/101 مورخ 1399/03/07 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره صلاحیت دادگاه خانواده در دعاوی منع اشتغال و منع تحصیل زوجه و مهریه
مصادیق و نمونهها
- اگر مهریه زوجه، صد سکه بهار آزادی بوده، و زوج سکههای متعلق به غیر را، به همسرش اعطاء نماید؛ و از طرفی، مالک سکهها، رضایت ندهد؛ در این صورت مرد، باید مثل آن اموال را، برای همسرش تهیه نماید، اما اگر شوهر، باغ متعلق به دیگری را، به عنوان مهریه زوجه قرار داده، و مالک مال، راضی نباشد؛ در این صورت مرد، مکلف به پرداخت قیمت آن مال به زوجه است.[۲۰]
- اگر مهریه ۱۱۴ سکه طلا بوده؛ و نوع آن، از نظر بهار آزادی یا سکه امامی یا سکه یک گرمی و …، مشخص نگردد؛ چنین مهری صحیح نیست.[۲۱]
مقالات مرتبط
- مطالعه تطبیقی ماهیت حق حبس زوجه و قابلیت اسقاط آن در فقه و حقوق
- ضمانت مهریه
- بررسی ضرورت رفع ابهام از مفاد قرارداد
- شرط پرداخت مهریه توسط ثالث در نکاح دائم
- حقوق و تکالیف مالی بین زوجین
منابع
- ↑ مصطفی جباری و حمید (ترجمه) مسجدسرایی. فقه تطبیقی با نگاهی به قانون مدنی (احوال شخصیه) (ترجمه و تبیین جلد دوم الفقه علی المذاهب الخمسه). چاپ 1. ققنوس، 1379. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1178964
- ↑ حقوق شهروندی در امور خانواده. چاپ 2. جنگل، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1588660
- ↑ حسین مهرپور و محمد روشن. مطالبات زوجه و روش وصول آن (مهریه، نفقه، اجرت المثل، نحله، شرط تنصیف دارایی). چاپ 1. جنگل، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2800604
- ↑ ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی خانواده (جلد اول) (نکاح و طلاق، روابط زن و شوهر). چاپ 1. شرکت سهامی انتشار، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3063812
- ↑ حسین مهرپور و محمد روشن. مطالبات زوجه و روش وصول آن (مهریه، نفقه، اجرت المثل، نحله، شرط تنصیف دارایی). چاپ 1. جنگل، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2800600
- ↑ محمد بروجردی عبده. کلیات حقوق اسلامی. چاپ 1. رهام، 1381. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3573288
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 328216
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 210776
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد چهارم) (شخصیت، تابعیت، اسناد سجل احوال، اقامتگاه، قرابت، نکاح و فسخ آن). چاپ 13. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 692460
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط حقوق مدنی (حقوق خانواده). چاپ 4. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 141648
- ↑ سیدمرتضی قاسمزاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشههای حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 367796
- ↑ ناصر کاتوزیان. مجموعه مقالات گامی به سوی عدالت (جلد سوم) (حقوق خصوصی و اسلامی). چاپ 1. میزان، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1088400
- ↑ ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی خانواده (جلد اول) (نکاح و طلاق، روابط زن و شوهر). چاپ 1. شرکت سهامی انتشار، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3063824
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد چهارم) (شخصیت، تابعیت، اسناد سجل احوال، اقامتگاه، قرابت، نکاح و فسخ آن). چاپ 13. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 693164
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. اساس در قوانین مدنی (المدونه). چاپ 1. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1443984
- ↑ محمدابراهیم قزوینی. حقوق مدنی بررسی فقهی و حقوقی حقوق خانواده کتاب اول نکاح. چاپ 1. راه نوین، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3872020
- ↑ فصلنامه حقوقی مجد سال دوم، شماره هفتم، زمستان 1387. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1831068
- ↑ محمدابراهیم قزوینی. حقوق مدنی بررسی فقهی و حقوقی حقوق خانواده کتاب اول نکاح. چاپ 1. راه نوین، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3872020
- ↑ محمدابراهیم قزوینی. حقوق مدنی بررسی فقهی و حقوقی حقوق خانواده کتاب اول نکاح. چاپ 1. راه نوین، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3872020
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 211356
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 211344