ماده ۱۸ قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
==نکات توصیفی هوش مصنوعی== | ==نکات توصیفی هوش مصنوعی== | ||
{{هوش مصنوعی (ماده)}} | {{هوش مصنوعی (ماده)}} | ||
* '''ماده ۱۸ قانون مدنی''' حقوق انتفاعی از اموال غیرمنقول، از جمله حق عمری و سکنی را بهعنوان حقوق مربوط به اموال غیرمنقول شناسایی میکند. | * '''ماده ۱۸ قانون مدنی''' حقوق انتفاعی از اموال غیرمنقول، از جمله حق عمری و سکنی را بهعنوان حقوق مربوط به اموال غیرمنقول شناسایی میکند. | ||
* این ماده همچنین حقوق ارتفاقی نسبت به ملک غیر، مانند حق عبور و حق مجری را در چارچوب اموال غیرمنقول قرار میدهد. | * این ماده همچنین حقوق ارتفاقی نسبت به ملک غیر، مانند حق عبور و حق مجری را در چارچوب اموال غیرمنقول قرار میدهد. |
نسخهٔ ۱۳ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۰
ماده ۱۸ قانون مدنی: حق انتفاع از اشیای غیرمنقول، مثل حق عمری و سکنی و همچنین حق ارتفاق نسبت به ملک غیر، از قبیل حق العبور و حق المجری و دعاوی راجعه به اموال غیرمنقوله، از قبیل تقاضای خلع ید و امثال آن، تابع اموال غیرمنقول است.
مواد مرتبط
- ماده ۴۰ قانون مدنی
- ماده ۴۱ قانون مدنی
- ماده ۴۳ قانون مدنی
- ماده ۹۳ قانون مدنی
- ماده ۱۲ قانون آیین دادرسی مدنی
توضیح واژگان
«ارتفاق» در لغت، به معنای تکیه بر آرنج، دست و بالش و در اصطلاح، به معنای حقی است که شخص، در ملک شخصی دیگر دارد.[۱]
«حق المجری»، حقی است که به موجب آن، صاحب ملکی، اختیار عبور لوله آب، گاز، نفت و فاضلاب را در ملک دیگری داشته باشد.[۲]
مطالعات تطبیقی
- ماده ۱۸ قانون مدنی، از ماده ۵۲۶ قانون مدنی فرانسه اخذ شدهاست.[۳]
فلسفه و مبانی نظری ماده
حقوق و منافع را نباید مال محسوب نمود؛ اما به جهت جلوگیری از بروز مشکلات در تعیین صلاحیت دادگاهها، قانونگذار آنها را به تبع ملک مورد نزاع، غیرمنقول دانستهاست.[۴]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
موضوع ماده ۱۸ قانون مدنی، غیرمنقول ذاتی است؛ خواه طبیعی باشد؛ مانند زمین، و خواه طبیعی نباشد؛ نظیر منزل و قنات.[۵] حق انتفاع، حق ارتفاق در ملک دیگری، تقاضای خلع ید، حق تحجیر و حق وثیقه، مال محسوب نمیگردند؛ لیکن به تبع ملکی که به آن تعلق دارند؛ غیرمنقول محسوب میگردند.[۶][۷]
دعوایی که موضوع آن، غیرمنقول باشد؛ به تبع حق مورد ادعا، غیرمنقول محسوب میگردد، مانند دعاوی تصرف، خلع ید،[۸] و رفع مزاحمت،[۹] به عبارت دیگر، دعاوی تصرف، از قبیل خلع ید غاصبانه و امانی از مال غیرمنقول، تصرف عدوانی، رفع مزاحمت، رفع ممانعت از حق و الزام فروشنده به تسلیم زمین را باید به تبع ملک موضوع دعوا، غیرمنقول محسوب نمود،[۱۰] همچنین دعاوی که موضوع آنها، تملک مال غیرمنقول میباشد؛ نظیر دعاوی فسخ، بطلان و عدم نفوذ معاملات املاک و اراضی، به تبع ملک موضوع دعوا، غیرمنقول محسوب میگردند.[۱۱]
نکات توضیحی
سایر حقوقی که تحت شمول ماده ۱۸ قانون مدنی، قرار ندارند؛ منقول محسوب میگردند.[۱۲]
نکات توصیفی هوش مصنوعی
محتوای مندرج در این قسمت توسط هوش مصنوعی تولید شده است. |
- ماده ۱۸ قانون مدنی حقوق انتفاعی از اموال غیرمنقول، از جمله حق عمری و سکنی را بهعنوان حقوق مربوط به اموال غیرمنقول شناسایی میکند.
- این ماده همچنین حقوق ارتفاقی نسبت به ملک غیر، مانند حق عبور و حق مجری را در چارچوب اموال غیرمنقول قرار میدهد.
- دعاوی مرتبط با اموال غیرمنقول، مانند تقاضای خلع ید، نیز تحت همان مقررات و قوانین مربوط به اموال غیرمنقول بررسی و رسیدگی میشوند.
- ماده ۱۸ قانون مدنی نشاندهنده ارتباط میان حقوق انتفاعی و ارتفاقی با اموال غیرمنقول است و بهطور خاص صلاحیت محاکم و قواعد رسیدگی به دعاوی را مشخص میکند.
- این ماده حقوق انتفاعی و ارتفاقی را بهطور مستقیم به وضعیت اموال غیرمنقول مرتبط میکند و در نتیجه برای حل و فصل دعاوی راجع به این حقوق، همان قواعد اموال غیرمنقول اعمال میشود.
- ماده ۱۸ قانون مدنی در تعیین قوانین و مقررات دادرسی برای دعاوی اموال غیرمنقول، بهویژه در مواردی که حقوق انتفاعی و ارتفاقی درگیر باشند، اهمیت ویژهای دارد.
رویههای قضایی
- به موجب دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۹۰۹۱۰۰۰۲۴ مورخه ۱۳۹۲/۱/۳۱ شعبه ۳ دیوان عالی کشور، جهت رسیدگی به دعوای تنفیذ فسخ مبایعه نامه عادی مال غیرمنقول، دادگاه محل وقوع ملک موردنظر، صالح است.[۱۳]
- نظریه شماره 7/1400/289 مورخ 1400/04/19 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تعهد راجع به ساخت آپارتمان
- رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره وضعیت فرجام خواهی در فرض عدم ارایه وکالتنامه معتبر
مصادیق و نمونهها
- سرقفلی، به تبع ملک موضوع حق، غیرمنقول محسوب میگردد.[۱۴]
- هر چند حق تولیت، اصولاً در زمره حقوق غیرمنقول نیست؛ اما بنابر حکم قانونگذار، در مواردی که مال موقوفه، غیرمنقول میباشد؛ باید حق تولیت را نیز غیرمنقول دانست.[۱۵]
مقالات مرتبط
- منقول یا غیر منقول بودن دعوای الزام به تنظیم سند رسمی در حقوق ایران
- ماهیت و آثار حق ارتفاق دولت در املاک خصوصی در حقوق ایران
منابع
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول). چاپ 1. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 80880
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 328912
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 183860
- ↑ منصور عدل. حقوق مدنی. چاپ 1. خرسندی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1059760
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1708024
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال). چاپ 11. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 12116
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بهطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 524608
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 93340
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بهطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 524608
- ↑ ناصر کاتوزیان. توجیه و نقد رویه قضایی. چاپ 3. میزان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1164064
- ↑ ناصر کاتوزیان. توجیه و نقد رویه قضایی. چاپ 3. میزان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1164064
- ↑ مجله علمی انتقادی حقوقی کانون وکلا سال پانزدهم شماره مسلسل 86، مهر و آبان 1342. کانون وکلای دادگستری مرکز، 1342. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1573428
- ↑ مجموعه نظرات شورای نگهبان در مورد مصوبات مجلس شورای اسلامی (دوره هشتم) (خرداد 1387 تا خرداد 1391). چاپ 1. پژوهشکده شورای نگهبان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5767744
- ↑ مجله علمی انتقادی حقوقی کانون وکلا سال پانزدهم شماره مسلسل 86، مهر و آبان 1342. کانون وکلای دادگستری مرکز، 1342. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1573440
- ↑ ناصر کاتوزیان. توجیه و نقد رویه قضایی. چاپ 3. میزان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1164092