ماده ۳۳۸ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۸: خط ۱۸:
== نکات توضیحی ماده 338 قانون مدنی ==
== نکات توضیحی ماده 338 قانون مدنی ==
به نظر برخی از حقوقدانان، بیع، تنها ناظر به [[مبیع شخصی]] بوده؛ و به نظر برخی دیگر، با اینکه [[مال غیرمادی|اموال غیرمادی]]، نظیر [[سرقفلی]]، در قالب عقودی همچون بیع نمی‌گنجد؛ اما عرف، عنوان فروش را به انتقال این گونه اموال اعطا می‌نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ماهنامه کانون سال 49 شماره 72 شهریور 1386|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=صفیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1889620|صفحه=|نام۱=کانون سردفتران|دفتریاران|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>
به نظر برخی از حقوقدانان، بیع، تنها ناظر به [[مبیع شخصی]] بوده؛ و به نظر برخی دیگر، با اینکه [[مال غیرمادی|اموال غیرمادی]]، نظیر [[سرقفلی]]، در قالب عقودی همچون بیع نمی‌گنجد؛ اما عرف، عنوان فروش را به انتقال این گونه اموال اعطا می‌نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ماهنامه کانون سال 49 شماره 72 شهریور 1386|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=صفیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1889620|صفحه=|نام۱=کانون سردفتران|دفتریاران|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>
== سوابق و مستندات فقهی ==
== مطالعات فقهی ==
=== سوابق و مستندات فقهی ===
=== مستندات فقهی ===
با استناد به [[آیه ۲۷۵ سوره بقره]]، و و آیات [[آیه ۶۹ سوره توبه|۶۹]] و [[آیه ۱۱۱ سوره توبه|۱۱۱]] سوره توبه، بیع به‌طور مطلق، معاوضات مالی را در بر می‌گیرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1712628|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref>
با استناد به [[آیه ۲۷۵ سوره بقره]]، و و آیات [[آیه ۶۹ سوره توبه|۶۹]] و [[آیه ۱۱۱ سوره توبه|۱۱۱]] سوره توبه، بیع به‌طور مطلق، معاوضات مالی را در بر می‌گیرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1712628|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref>
=== سوابق و مستندات فقهی ===
=== سوابق فقهی ===
بیع، توأم با معاوضه و تبادل مبیع و ثمن است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترمینولوژی فقه اصطلاح‌شناسی فقه امامیه|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=پیک کوثر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4086564|صفحه=|نام۱=حمید|نام خانوادگی۱=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref>
بیع، توأم با معاوضه و تبادل مبیع و ثمن است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترمینولوژی فقه اصطلاح‌شناسی فقه امامیه|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=پیک کوثر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4086564|صفحه=|نام۱=حمید|نام خانوادگی۱=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref>



نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۶

ماده ۳۳۸ قانون مدنی: بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

«بیع»، یعنی خرید و فروش،[۱] و تبادل مالی در مقابل مالی دیگر،[۲] به عبارت دیگر به معامله مالی با مال دیگر، بیع گویند.[۳]

مطالعات تطبیقی

در حقوق فرانسه، بیع مال غیرمنقول، در دو مرحله انجام می‌پذیرد؛ اول تراضی طرفین، و مرحله دیگر تنظیم سند رسمی.[۴]

نکات تفسیری دکترین ماده 338 قانون مدنی

ماهیت بیع، عبارت است از تبادل دو مال با یکدیگر، که لازمه تبادل، تبدل دو ملکیت است، برخلاف برخی عقود نظیر هبه، که به دلیل وحدت مال، تبادل در آن، معنایی ندارد.[۵] تملیکی بودن بیع، دلالت بر انتقال هر یک از عوضین به طرف دیگر، به محض وقوع تراضی بین طرفین دارد، بدون اینکه نیازی به تشریفات دیگر و تسلیم باشد.[۶]

یکی از آثار معاوضی بودن بیع، این است که اگر تملیک به یکی از عوضین، باطل باشد؛ تعهد در برابر تسلیم عوض دیگر نیز، از بین می‌رود، به عنوان مثال، اگر معلوم گردد که مبیع، متعلق به غیر بوده؛ و بایع، حق فروش آن را نداشته‌است؛ در این صورت تعهد مشتری نسبت به تأدیه ثمن نیز، از بین می‌رود.[۷]

از نظر عرف، بین بیع و معاوضه تفاوتی وجود دارد و آن در این است که برخلاف معاوضه، یکی از عوضین بیع، باید وجه نقد باشد،[۸] در حالی که قانونگذار، در رابطه با ثمن، قائل به اطلاق گردیده‌است؛ بنابراین ثمن می‌تواند عین، منفعت، یا حق باشد. ولی عرف، ثمن را منحصر به پول دانسته؛ و به مبادلات کالا به کالا، عنوان معاوضه را اختصاص می‌دهد.[۹]

نکات توضیحی ماده 338 قانون مدنی

به نظر برخی از حقوقدانان، بیع، تنها ناظر به مبیع شخصی بوده؛ و به نظر برخی دیگر، با اینکه اموال غیرمادی، نظیر سرقفلی، در قالب عقودی همچون بیع نمی‌گنجد؛ اما عرف، عنوان فروش را به انتقال این گونه اموال اعطا می‌نماید.[۱۰]

مطالعات فقهی

مستندات فقهی

با استناد به آیه ۲۷۵ سوره بقره، و و آیات ۶۹ و ۱۱۱ سوره توبه، بیع به‌طور مطلق، معاوضات مالی را در بر می‌گیرد.[۱۱]

سوابق فقهی

بیع، توأم با معاوضه و تبادل مبیع و ثمن است.[۱۲]

طی استفتایی از مراجع تقلید، چنین پاسخ داده شده است که: بیع زمانی، صحیح است.[۱۳]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 338 قانون مدنی

  1. بیع به معنای انتقال مالکیت یک مال مشخص به دیگری است.
  2. در بیع، مفهوم تملیک به معنای انتقال حقوق مالکیت از فروشنده به خریدار مطرح است.
  3. عین در بیع به معنای کالا یا مال ملموس و مشخصی است که معامله می‌شود.
  4. در بیع، عوض معلوم به معنای اینکه قیمت یا ارزش مورد معامله باید به طور واضح و مشخص باشد.
  5. در تنظیم قرارداد بیع، اهمیت زیادی به تعیین شرایط و مقدار عوض داده می‌شود.
  6. قرارداد بیع یکی از انواع معاملات معین در حقوق مدنی است.
  7. بیع می‌تواند به صراحت در یک توافقنامه نوشته شود یا به صورت شفاهی انجام گیرد.

رویه های قضایی

انتقادات

قانونگذار، با تصریح به لزوم عین بودن مبیع، بیع متقابل را از تعریف بیع خارج نموده‌است، در حالی که ارائه تجهیزات و فناوری، یا استقرار کارخانه و تأسیسات مربوط به آن، به عنوان مبیع در بیع متقابل مطرح هستند.[۱۶]

پایان نامه و رساله های مرتبط

مقالات مرتبط

منابع

  1. بهرام بهرامی. حقوق مدنی (جلد ششم) عقد بیع-عقد اجاره. چاپ 4. نگاه بینه، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4020664
  2. آیت اله سیدمحمود هاشمی شاهرودی. فرهنگ فقه (جلد دوم). چاپ 2. مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3363988
  3. حمید مسجدسرایی. ترمینولوژی فقه اصطلاح‌شناسی فقه امامیه. چاپ 1. پیک کوثر، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4086564
  4. رسول (ترجمه) رضایی. تاریخ حقوق تعهدات. چاپ 1. مهر و ماه نو، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1404984
  5. محمد بروجردی عبده. کلیات حقوق اسلامی. چاپ 1. رهام، 1381.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3570332
  6. حسن جعفری‌تبار. برمنهج عدل (مقالات اهدا شده به استاد دکتر ناصر کاتوزیان). چاپ 1. دانشگاه تهران، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2723144
  7. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض). چاپ 6. مدرس، 1374.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3643776
  8. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض). چاپ 6. مدرس، 1374.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3643936
  9. ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (درس‌هایی از عقود معین) (بیع، اجاره، قرض، جعاله، شرکت، صلح). چاپ 13. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2877188
  10. ماهنامه کانون سال 49 شماره 72 شهریور 1386. صفیه، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1889620
  11. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1712628
  12. حمید مسجدسرایی. ترمینولوژی فقه اصطلاح‌شناسی فقه امامیه. چاپ 1. پیک کوثر، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4086564
  13. ماهنامه کانون سال 50 شماره 89 بهمن 1387. صفیه، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3187720
  14. مجموعه نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه در مسائل قانون مدنی. چاپ 1. معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضائیه، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5479524
  15. یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (در بیع و احکام راجع به آن) (مواد 338 الی 395). چاپ 1. فردوسی، 1379.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5514092
  16. علی اکبر ایزدی فرد. اندیشه‌های فقهی (حقوقی-اقتصادی) (جلد اول). چاپ 1. جنگل، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2824200